فیک

#فیک
#ماموریت_عشق
part:2
+فکر کنم
_پاتون زخم شده بزارین کمکتون کنم تا عفونت نکنه
+هوم



ویو ته
از در کافه که رفتم تو چشمم بیه دختر با موهای بلند و چشمای براق افتاد رفتم سمت پیشخوان که دیدم اومد سمت پیشخوان اما خورد زمین کمکش کردم و زخمشو بستم...
+خیلی ممنون
_نفرمایید
+من میتونم شمارتون رو داشته باشم
_جان؟؟
+که کمکی که کردید رو جبران کنم
_اها ب...له بفرمایید
+خیلی ممنون


ویو ا. ت
از کافه اومدم بیرون خیلی پسر مهربونی بود چطور ممکن بود مافیا باشه؟ اصان ولش کن بزار بهش پیام بدم
+سلام پارک ا. ت هستم، امروز عصر کافه...
_سلام. اها بله منم کیم تهیونگ هستم
+خوشبختم
_همچنین
+برای جبران کار امروزتون امشب ساعت 9بیاید به ادرسی که میفرستم
_نیازی نیست من خودم کمک کردم (بچم چقد مهربونه)
+لطفا قبول کنید اونجوری من راحت ترم
_خیلی ممنون
نویسنده ساروین🖤
دیدگاه ها (۴۳)

#فیک#ماموریت_عشق part:3ویو ا. ت رفت و یه دوش گرفتم اومدم بی...

#فیک #ماموریت_عشق Part:5رفت برای ا. ت پد بگیرم البته کلی شکل...

#فیک #ماموریت_عشقpart:1&قربان رد کیم تهیونگ و زدیم ☆اما خیلی...

#فیک اسم: ماموریت عشقپارت: نامعلومنویسنده: ساروینژانر: مافیا...

پارت ۱۶ فیک مرز خون و عشق

پارت ۳ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط