میخواستم برم حمام منتهاحوصله نداشتم دلمم گرفته بود دخترخاله ام اینجا بود گفتم توروخدابیا ی صندلی میزارم توهم بیاتوحموم پیش من من حوصله ام نمبگیره برم حمام خخخخ
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.