دختر قاتل part

دختر قاتل : part¹¹

ات: هیی کانگ شروع کن
کانگ: چشم بیب
ات: خب دیگ از الان بازی شروع میشه اشتباه نکنی
کانگ:اک توام چند دقیقه بعد من شروع کن فقط وقتی گوشی کوک زنگ خورد شروع کن

ویو ات
گوشیو خاموش کردمو منتظر تماس کوک موندم

۵ مین بعد ...گوشی کوک زنگ‌میخوره دیرینگ دیرینگ دیرینگ

کوک: بله (سرد)
مرده: ق..قربان م...محموله ها ن..نیستن (ترسیده)
کوک: یعنی چی نیستن شما رو واسه چی گذاشتم اونجا هاااا؟؟(اعصبانی)
مرده:آقا ما حواسمون بود ولی وقتی محموله رو باز کردیم چیزی نبود
کوک:تن لشتونو جمع کنین حواستونو بدید تا بیام فهمیدی یا نه (با داد و اعصبی)
مرده : چشمم

کوک قطع کرد ..

ویو ات
بعد چند دقیقه گوشی کوک زنگ خورد وقتی رفت فهمیدم این همون تماسی بود ک کانگ سو گقته بود پس کارشو کرده پس الان نوبت من بود ک کارارو انجام بدم پیام دادم کانگ سو

صفحه چت
ات: آفرین کارت خوب بود الان نوبته منه لوکیشنم روشنه حواستو بده
کانگ سو : اک حواسم هست

ویو کوک
وقتی تلفنم تموم دیدم ات با ی نیشخند بهم زل زده رفتم پیشش

کوک: ات چیکار میکنی میخواستم درباره اتفاق صبح بپرسم
ات: فکر نکنم ب ت ربطی داشته باشه ...آها راستی مگ الان کار نداری سرت شلوغ نی
کوک:تو از کجا میدونی ؟؟ نکنه..
ات: نه نه فقط حدس زدم از اونجایی ک گوشیت زنگ خورد
کوک: اها پس من میرم فردا جریانو بگو
ات: ما اونقدر صمیمی نشدیم ک برات بگم و تو هنوز دشمن منی
کوک: دشمن ؟
ات: هیچی فقط برو ..😒

ویو کوک
ب ات شک کرده بودم ته رو فرستادم تعقیبش کنه خودم رفتم محموله هارو چک کنم

فلش بک ب جای ات
ویو ات
از جای دانشگاه تا الان ی ماشین داره تعقیبم میکنه پس خوبه کوک بهم شک کرده بهتره کاری کنم ک بگیرتم 😏 ...خب خب وقت مشکوک بازیه ... ۱۰ مین بعد

ته زنگ میزنه کوک
شروع تماس
ته: کوک این ات خیلی مشکوک میزنه ممکنه همون کسیه ک محموله هارو زده
کوک:از کجا فهمیدی
ته: با دوتا از بادیگاردامون قرار داشت الانم فکر کنم داره میره سمت خونش
کوک: بگیرش گمش نکنی فقط من میدونمو اونن( اعصبی جوری ک قرمز شده )
ته :اک

قطع کردن

ویو ات
دیدم همون ماشین پیچید جلوم یهو سرم خورد ب شیشه و شیشه ماشین شکست وقتی گرمای خونو روی صورتم حس کردم با خودم گفتم پس نقشه گرفت و چشامو بستم و سیاهیییی
....


پارت بعد = کامنت ۴۰ لایک ۲۰
حس میکنم این پارت بعد شده بگید کجاهاش مشکل داره واسه پارت بعد یکم تغییر بدم
دیدگاه ها (۵۶)

دختر قاتل : part¹²ویو ات با سردرد بدی چشامو باز کردم یکم ک د...

.#pov#mood#mbti#teen#teenager#vibe#girl#boy#bts#fact#musicla...

دختر قاتل : part¹⁰ویو ات ی نگاه ب بقیه کردم ک چشمم خورد ب ی ...

#تناسخ_یک_مافیاPart:11 ات: وایییی خیلی نگرانم یعنی ر.ا کجا ر...

پسر کوچولوی من پارت ۳

پسر کوچولوی من پارت : ۸ویو ته : بردنش تو ی اتاق رفتم داخل کن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط