دختری

ﭘﺪﺭﺑﺰﺭﮒ ﻣُﺮﺩ
- ﺍﺯ ﺑﺲ ﮐﻪ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﮐﺸﯿﺪ -
ﻣﺎﺩﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﺳﺎﻋﺖ ﺯﻧﺠﯿﺮﺩﺍﺭ ﺍﻭ ﺭﺍ
ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻪ ﺟﻠﯿﻘﻪﺍﺵ ﺳﻨﺠﺎﻕ ﻣﯽﺷﺪ
ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺨﺸﯿﺪ ...
ﺑﻌﺪﻫﺎ ﮐﻪ ﺳﺎﻋﺖ ﺧﺮﺍﺏ ﺷﺪ
ﺳﺎﻋﺖﺳﺎﺯ ﻋﮑﺴﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﺍﺩ
ﮐﻪ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪﯼ ﭘﺸﺘﯽ ﺳﺎﻋﺖ ﻣﺨﻔﯽ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ
- دختری ﮐﻪ ﺷﺒﯿﻪ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﻣﺎﺩﺭﺑﺰﺭﮒ ﻧﺒﻮﺩ -!
ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﭼﻘﺪﺭ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﻣﯽﮐﺸﯿﺪ...

ابوالقاسم تقوایی
دیدگاه ها (۱)

موشی در خانه ی صاحب مزرعه تله موش دید، به مرغ و گوسفند و گاو...

در ماه رمضان چند جوان، پیر مردی را دیدند که دور از چشم مردم،...

از دیگران شکایت نمی کنم !بلکه خودم را تغییر می دهم ...چرا که...

پسرم گفت : "بابا یکی از بچه‌های کلاس مان چند بار گفته که من ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط