من تلاشمو کردم

من تلاشمو کردم
دوییدم سمتت
علاقمو نشون دادم
بهت فهموندم که دوست دارم
حالا دیگه نوبتِ توئه
این همه من دوییدم
حالا دیگه وایمیستم یه گوشه و نگاه می کنم
ببینم یه قدم سمتم برمیداری؟:)
اگه اومدی که آغوشم بازه برات...
اگرم نه که می فهمم هیچوقت دوسم نداشتی:))
دیدگاه ها (۱)

ماییم و شب تار و غم یار و دگر هیچ صبر کم و بی تابی بسیار و ...

صحچپتر ۱۱ _ دفتر خاطرات پنهانشب...آسایشگاه در سکوتی فرو رفته...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط