گربه کوچولوی من

گربه کوچولوی من
پارت دوم

ات:تو کی هستی و تو خونه ی من چیکار میکنی؟
.........:نمیدونی من کیم؟
خودت منو اوردی تو خونت
یادت نیست؟
ات:من کسیو نیوردم تو خونم....
تو کی هستی؟
.........:من همون گربه ایم که منو اوردی خونت
حالا یادت اومد؟
ات:ی..ی..یع....یعنی چی؟
تو گربه ای؟
مانیی:راجبش تو یه کتاب خوندم قبلا
انسان های گربه نما
ولی فک نمیکردم واقعی باشن
......:خب حالا میبینی که وجود دارن
اسمم جیمینه
من یه مافیام
ات:یه...یه....مافیا؟(ترس)
ات کم کم عقب عقب رفت از ترس
جیمین:نترس
من دوست دارم به آسیبی نمیزنم
تو منو نجات دادی
ات:من؟
جیمین:آره تو
اون روزی رو یادت میاد که منو پیدا کردی جلوی در خونت؟
۲ روز قبلش من درگیر یه جنگ بودم
البته به عنوان یه مافیا ولی تو جلد گربه
با یه گربه نمای دیگه
تو اونجا ما رو از هم نجات دادی
و باعث شدی اون بره
در حقیقت اون جادوگر بود
و اگه تو نمیبودی من الان مرده بودم
چون اون لحظه میخواست منو جادو کنه
من به کمکت نیاز دارم
اون هنوز میخواد منو بکشه و خودش برترین مافیا بشه
اگه این اتفاق بی فته یه آدم زنده تو کل کهکشان پیدا نمیشه
ات:اها.....
مانیی جونممممم یه دونه منو بزن
_مانیی زدش
ات:ایی
جیمین:خوبی؟(نگران)
ات:آره
ولی چرا خوبا نبوددد
جیمین:انقد دوست داری من یه خواب باشم برات؟(ناراحت شد)
ات:موضوع این نیست ولی درک کن حضمش سخته
جیمین:هوم حق با توعه
من میتونم از این به بعد بازم باهاتون زندگی کنم؟
مانیی:البته که میتونی
ات و جیمین:چیی؟
مانیی:خب تو الان دوستمونی مام باید کمکت کنیم دیگه
ات:چی میگی مانیی(جوری که فقط مانیی بشنوه)
مانیی:چرا تعجب کردید جفتتون؟
اگه هممون بمیریم خوبه؟
ات:من باید بهش فک کنم
همون لحظه جیمین تبدیل به گربه شد
جیمین:منم میرم بخوابم
شبتون بخیر
ات و مانیی:شب بخیر
همه رفتن بخوابن
۳ ساعت گذشته بود ولی ات هنوز نتونسته بود بخوابه
پس تصمیم گرفت بره بیرون یکم هوا بخوره
همینکه رفت یکم بعدش جیمین اومد پیشش(در غالب گربه)
جیمین:متاسفم که اینجوری شد
ات:تقصیر تو نیست
به خاطر این موضوع ناراحت نیستم
ناراحتیم یه چیز دیگست
جیمین:چی شده؟
ات:.......
جیمین:منو دوستت بدون
منم مثل توعم
زندگیم کپی توعه
مامان و بابام تصادف کردن و از دار دنیا فقط یه خواهر کوچولو دارم
ات:تو داستان زندگی منو از کجا میدونی؟
جیمین:هه😏
قبل پیدا کردن یه صاحب باید تحقیق کرد
حالا بگو چرا ناراحتی؟
ات:........








الان چند پارت آپ میکنم
دمتون گرم به خاطر حمایتا
کلی انرژی گرفتم
ببخشید دیر گذاشتم رفته بودم کلاس ۲ تا پشت هم داشتم
دیدگاه ها (۵)

گربه کوچولوی منپارت سومات:من خیلی دلم واسه والدینم تنگ شدهاز...

گربه کوچولوی منپارت چهارم فک کنمهر لحظه ممکن بود رد جیمینو ب...

گربه کوچولوی منپارت اولات ویوبا مانی بدو بدو از دانشگاه داشت...

فیک جدیددرخواستینام:گربه کوچولوی منشخصیت ها:پارک جیمین ۲۸ سا...

جیمین فیک زندگی پارت ۷۰#

جیمین فیک زندگی پارت ۹۹#

جیمین فیک زندگی پارت ۵۶#

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط