پارت ۲۸
پارت ۲۸
فیک جونگکوک
( ازدواج اجباری مافیایی)
جیمین: هوی اینجا خونه منه
یورا : هرچی برای تو یعنی مال منه
یورا وادر خونه میشه
جیمین: اوف
جونگکوک : من بیرون بمونم
جیمین: نه داش بیا تو
کوک اومد تو
یورا : ته کجاست
جیمین: تو اتاقشه
یورا : تهیونگ ( داد )
تهیونگ : چخبره( داد)
از اتاقش میاد بیرون و از پله ها میاد پایین
تهیونگ : تو اینجا چیکار میکنی
یورا : ها؟
تهیونگ : فکر کردم از دستت راحت شدم
یورا : چرا؟
تهیونگ : فکر کردم جونگکوک کشتت
تهیونگ و کوک و جیمین شروع به خندیدن کردم
یورا : خفههه
یورا : باهاتون قهرم
جیمین یورا رو بقل میکنه
جیمین: آبجی جونم میخوای با داداش جونت قهر کنی میدونی که من خیلی دوست دارم
یورا : تونستی خرم کنی
همه میخندن
تهیونگ : نظرتون راجب فیلم چیه
یورا : ببینیم
خلاصه تهیونگ یه فیلم گذاشت و جیمین و کوک خوراکی و یورا هم بالشت آورد فیلم شروع شد فیلمه که تموم شد یورا بلند شد که بره دستشویی
کوک : هوی پسرا
جیمین: چیه ؟
کوک : میگم من عاشق یورا شدم
که یهو
پایان پارت ۲۸
فیک جونگکوک
( ازدواج اجباری مافیایی)
جیمین: هوی اینجا خونه منه
یورا : هرچی برای تو یعنی مال منه
یورا وادر خونه میشه
جیمین: اوف
جونگکوک : من بیرون بمونم
جیمین: نه داش بیا تو
کوک اومد تو
یورا : ته کجاست
جیمین: تو اتاقشه
یورا : تهیونگ ( داد )
تهیونگ : چخبره( داد)
از اتاقش میاد بیرون و از پله ها میاد پایین
تهیونگ : تو اینجا چیکار میکنی
یورا : ها؟
تهیونگ : فکر کردم از دستت راحت شدم
یورا : چرا؟
تهیونگ : فکر کردم جونگکوک کشتت
تهیونگ و کوک و جیمین شروع به خندیدن کردم
یورا : خفههه
یورا : باهاتون قهرم
جیمین یورا رو بقل میکنه
جیمین: آبجی جونم میخوای با داداش جونت قهر کنی میدونی که من خیلی دوست دارم
یورا : تونستی خرم کنی
همه میخندن
تهیونگ : نظرتون راجب فیلم چیه
یورا : ببینیم
خلاصه تهیونگ یه فیلم گذاشت و جیمین و کوک خوراکی و یورا هم بالشت آورد فیلم شروع شد فیلمه که تموم شد یورا بلند شد که بره دستشویی
کوک : هوی پسرا
جیمین: چیه ؟
کوک : میگم من عاشق یورا شدم
که یهو
پایان پارت ۲۸
۷.۶k
۰۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.