سر ز دیوار گرفت و به روی نرده نهاد

سر ز دیوار گرفت و به روی نرده نهاد
پیچک هرزه ببین با دل دیوار چه کرد
دیدگاه ها (۴)

من تسبیح نمیخوامتمام وجودت را که به من بدهی ؛باذره ذره ات #ذ...

‌‌عاشقت شدم که وقتی پاییز شدو هر کسی رفت توی لاک خودشکسی باش...

فکر میکنم به اینکه چند سالِ بعد حتما ما هم پیر میشیماما پیر ...

- جمعه که می‌شود دلم هوایِ قدم زدن لابه‌لایِ موهایت را می‌کن...

بازی زلف تو امشب به سر شانه ز چیست؟خانه بر هم زدن این دل دیو...

آتش دل استاد علی اصغر شاه زیدی

سید عرشی شعر عاشقانه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط