هرچیمنبگمه پارتبیستم
#هرچی-من-بگمه #پارت-بیستم
از زبون #لوهان
وقتی رزی من و بغل کرد تعجب کردم انگار فیک نویسا الکی نمینوشتن و اون این و دوس داشت ولی من نه من دوسش نداشتم دلم میخوامد پیش رویا باشم یه نگاه بهش کردم دیدم داره از ایو عذرخواهی میکنه و میره بعد اینکه رفت قرمز شدم رزی رو از خودم جدا کردم رفتم سمت ایو و گفتم یچیزی رو جا گذاشتم تو خونه میرم برش دارم و برمیگردم اونم گفت باشه رفتم سوار ماشینم شدم راه افتادم ماشین سهون و دیدم فهمیدم که اون رویاست اونم متوجه من شد و گاز داد منم کم نیاوردم و گاز دادم رسیدیم به خونه رفت داخل اتاقش منم رفتم مقداری از موهاش باز شده بود و ریخته بود تو صورتش رفتم رو تختش نشستم موهاش رو کنار زدم و پیشونیشو بوسیدم اون با این کارم برگشت سمتم تا من و دید میخواست چشماش از حدقه بزنه بیرون میخواست چیزی بگه که نزاشتم و لبهام رو مهر لبهاش کردم چقدر شیرین بود ازش جدا شدم تعجب کرده بود اما یلحظه از جاش بلند شد و یه بوسه کوتاه به لبهام زد و عقب کشید نگام خیره موند تو چشماش
-دوست دارم رویا دوست دارم
رویا:منم دوست دارم
-من باید برم شب میام پیشت
و رفتم سوار ماشینم شدم و به سمت مهمونی راه افتادم رسیدم رفتم پیش بچهها
سوهو:چیکار میکردی شیطون؟؟
سهون:نکنه رویا رو میخوای من و نمیخوای امه من چمه همه چی تمومم که😭
-😅😐☺😂
سهون😒
-برو بابا
سهون😭
-غلط کردم😐
سهون😂
سوهو:پسرم حالت خوشه؟؟
-توپ توپم
سوهو:برای چی؟؟
-بیا بریم تا بهت بگم
رفتیم تو حیاط یه گوشه خلوت و همه چیز و براش توضیح دادم
سوهو:اااااااوووووو پسرم عاشق شده
-😐
سوهو:خوب بیا بریم تو شب باید برگردی پیش عشقت رفتیم تو نشستم روی یه میز و شرع کردم ویسکی بخورم خیلی خوشحال بودم که اونم دوسم داشت دیدم جیمین اومد سمتم و نشست پیشم و ویسکی خورد
-کاری داشتی جیمین؟؟
جیمین:اره میخواستم درمورد اون دختره ازت سوال بپرسم
-کدوم؟؟
جیمین:همونی که دوساعت بهم ذل زده بود
-رویا؟؟😡
جیمین:اره اره همون
-خوب که چی میخوای؟؟
جیمین:بهتره روراست باشم دلم پیشش گیر کرده
-جان؟؟
شراب پرید تو گلوم شروع کردم به سرفه کردن که لیجونگ سوک اومد پیشمون و عجیب اونم از رویا سوال کرد انقدر عصبانی شدم که تند تند ویسکی ها رو بالا میرفتم وقتی سهون متوجهم شد اومد و ویسکیو از گرفت و گفت برای امروز کافیه خیلی نوشیدی
-ولم کن
سهون:تو مستی لوهان باید بریم خونه
-نمیخوام
لیجونگسوک:اگه خبری از دختر خوشمله داشتی بهم بده
جیمین:کاشکی یبار دیگه ببینمش
-با هر دوتاتونم شما به هیچکدوم از خواسته هاتون نمیرسید
این پارت هم نقصی داره
از زبون #لوهان
وقتی رزی من و بغل کرد تعجب کردم انگار فیک نویسا الکی نمینوشتن و اون این و دوس داشت ولی من نه من دوسش نداشتم دلم میخوامد پیش رویا باشم یه نگاه بهش کردم دیدم داره از ایو عذرخواهی میکنه و میره بعد اینکه رفت قرمز شدم رزی رو از خودم جدا کردم رفتم سمت ایو و گفتم یچیزی رو جا گذاشتم تو خونه میرم برش دارم و برمیگردم اونم گفت باشه رفتم سوار ماشینم شدم راه افتادم ماشین سهون و دیدم فهمیدم که اون رویاست اونم متوجه من شد و گاز داد منم کم نیاوردم و گاز دادم رسیدیم به خونه رفت داخل اتاقش منم رفتم مقداری از موهاش باز شده بود و ریخته بود تو صورتش رفتم رو تختش نشستم موهاش رو کنار زدم و پیشونیشو بوسیدم اون با این کارم برگشت سمتم تا من و دید میخواست چشماش از حدقه بزنه بیرون میخواست چیزی بگه که نزاشتم و لبهام رو مهر لبهاش کردم چقدر شیرین بود ازش جدا شدم تعجب کرده بود اما یلحظه از جاش بلند شد و یه بوسه کوتاه به لبهام زد و عقب کشید نگام خیره موند تو چشماش
-دوست دارم رویا دوست دارم
رویا:منم دوست دارم
-من باید برم شب میام پیشت
و رفتم سوار ماشینم شدم و به سمت مهمونی راه افتادم رسیدم رفتم پیش بچهها
سوهو:چیکار میکردی شیطون؟؟
سهون:نکنه رویا رو میخوای من و نمیخوای امه من چمه همه چی تمومم که😭
-😅😐☺😂
سهون😒
-برو بابا
سهون😭
-غلط کردم😐
سهون😂
سوهو:پسرم حالت خوشه؟؟
-توپ توپم
سوهو:برای چی؟؟
-بیا بریم تا بهت بگم
رفتیم تو حیاط یه گوشه خلوت و همه چیز و براش توضیح دادم
سوهو:اااااااوووووو پسرم عاشق شده
-😐
سوهو:خوب بیا بریم تو شب باید برگردی پیش عشقت رفتیم تو نشستم روی یه میز و شرع کردم ویسکی بخورم خیلی خوشحال بودم که اونم دوسم داشت دیدم جیمین اومد سمتم و نشست پیشم و ویسکی خورد
-کاری داشتی جیمین؟؟
جیمین:اره میخواستم درمورد اون دختره ازت سوال بپرسم
-کدوم؟؟
جیمین:همونی که دوساعت بهم ذل زده بود
-رویا؟؟😡
جیمین:اره اره همون
-خوب که چی میخوای؟؟
جیمین:بهتره روراست باشم دلم پیشش گیر کرده
-جان؟؟
شراب پرید تو گلوم شروع کردم به سرفه کردن که لیجونگ سوک اومد پیشمون و عجیب اونم از رویا سوال کرد انقدر عصبانی شدم که تند تند ویسکی ها رو بالا میرفتم وقتی سهون متوجهم شد اومد و ویسکیو از گرفت و گفت برای امروز کافیه خیلی نوشیدی
-ولم کن
سهون:تو مستی لوهان باید بریم خونه
-نمیخوام
لیجونگسوک:اگه خبری از دختر خوشمله داشتی بهم بده
جیمین:کاشکی یبار دیگه ببینمش
-با هر دوتاتونم شما به هیچکدوم از خواسته هاتون نمیرسید
این پارت هم نقصی داره
- ۸.۰k
- ۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط