پارت دوازدهم
{ پارت دوازدهم }
🦊 : صبر کن ببینم شما بدون ما غذا خوردید ؟!
( از اونجایی که میز هنوز جمع نشده بود .. کوک گف :
🐰 : خب دیدم همه گرسنشونه .. گفتم یه غذایی سرهم کنم با هم بخوریم ...
🦊 : خیلی بدید ! پس ما چی ؟!
🐰 : خب شما میتونید برای خودتون غذا درست کنید بخورید !
( هوپی با خنده و لحنی شوخی دار میگه :
🦩: چه پروو ! پاشو برا ماام درست کن ببینم !
🐯 : هوو !
🦩 : چیه ؟!
( جیمین برا اینکه ته سوتی نده .. سرفه میکنه ! )
🐰 : اوکی ! 😅
( کوک میره سمت گاز و اجاق و روشن میکنه )
( جین و نامجون ، هوپی میرن که لباساشونو عوض کنن ، جیمین و هوپی هم میرن پای پلی استیشن )
( کوکی در حال اشپزیه که ته برای دلجویی میره سمتش .. )
( ته کوک و از پشت بغل میکنه ... انگار کوکی موقع آشپزی خوابش برده بود😅)
کوک میترسه و دستش میخوره به قاشق که باعث میشه قاشق برگرده و یه ذره از روغن روی دست کوک بریزه .. کوک دستش و میکشه که میخوره به فک ته 😅🤦🏼)
{ پایان پارت دوازدهم }
🦊 : صبر کن ببینم شما بدون ما غذا خوردید ؟!
( از اونجایی که میز هنوز جمع نشده بود .. کوک گف :
🐰 : خب دیدم همه گرسنشونه .. گفتم یه غذایی سرهم کنم با هم بخوریم ...
🦊 : خیلی بدید ! پس ما چی ؟!
🐰 : خب شما میتونید برای خودتون غذا درست کنید بخورید !
( هوپی با خنده و لحنی شوخی دار میگه :
🦩: چه پروو ! پاشو برا ماام درست کن ببینم !
🐯 : هوو !
🦩 : چیه ؟!
( جیمین برا اینکه ته سوتی نده .. سرفه میکنه ! )
🐰 : اوکی ! 😅
( کوک میره سمت گاز و اجاق و روشن میکنه )
( جین و نامجون ، هوپی میرن که لباساشونو عوض کنن ، جیمین و هوپی هم میرن پای پلی استیشن )
( کوکی در حال اشپزیه که ته برای دلجویی میره سمتش .. )
( ته کوک و از پشت بغل میکنه ... انگار کوکی موقع آشپزی خوابش برده بود😅)
کوک میترسه و دستش میخوره به قاشق که باعث میشه قاشق برگرده و یه ذره از روغن روی دست کوک بریزه .. کوک دستش و میکشه که میخوره به فک ته 😅🤦🏼)
{ پایان پارت دوازدهم }
- ۱.۸k
- ۲۹ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط