ما چه کرده ایم ما تاتار و مغول نبوده ایم که بکشیم و ...

ما چه کرده ایم؟ ما تاتار و مغول نبوده ایم که بکشیم و عشق بازیمان نوشیدن خون و تفریحمان چیدن سرِ آدم ها روی هم بوده باشد...
ما تمدنی را به اتش کشیده ایم؟ ما مردمانی را بی خانمان رها کرده ایم؟ ما آغازگر خونریزی بوده ایم؟
ما چه کرده ایم که حال و روزمان این است؟
چه کرده ایم که هزار بدتر از تاتار و مغول بر ما حکومت میکنند؟
ما کجای جهان پا روی دم کدام خدا گذاشته ایم که خشمش اینگونه دامنمان را گرفته است؟
سکوت و بردگی و درد ، درد و درد و درد و خون ، خون و حبس و بستن مجرای نور و فریاد ، ما دچار کدام عشقیم؟ پیرو کدام پادشاه؟ در قلمرو کدام شیطان؟
سکوت و بردگی و سکوت ، ما مردمانِ سکوتیم ، آدمهای بزن ، بیشتر بزن ، محکم تر ، این تن اگرچه رنجور است اما جان دارد هنوز ، پس بزن ، برای نان نه ، برای هیچ بزن ، ما برای هیچ تا آخر ایستاده ایم ، هرچه نداریم اندکی شرف تهِ جیب هایمان هست ، بزن ، به نامِ داروغهٔ چهل سالهٔ شهرِ شلوغ بزن ، ما هنوز جان داریم ، هنوز زنده ایم...
دیدگاه ها (۱۸)

زمان میبره تا بتونی منو درک کنی، تا ازدست دادن برات سخت نباش...

حق بدهیم ! یک وقت هایی آدم ها حوصله ی خودشان را هم ندارند .....

گاهی آدم دلش چیز هایی میخواهد، که اگر برای کسی تعریف کندیا ا...

عشق عوضت می‌کنه، اگه اونی نباشه که باید باشه عوضت می‌کنه؛ عش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط