مرور میشوی

مرور میشوی
رویِ لبهایم
و مست میشوم با طعمِ تو
مرور ‌میشوی
پشتِ پلکهایم
و دیگر هیچ چیز به چشمم‌ نمی آید جز تو
مرور میشوی
در دست هایم
و شعر میشود نامِ تو
دوره میکنم تو را دَمادَم
هر نفس...
دوره میکنم تو را بی وقفه
و تو را از بَر خواهم شد یک روز
و تو را فریاد خواهم زد یک‌ شب
وقتی که
انگشت های من و خدا
برای اینکه بگویم...
چقدر عاشقت هستم کم بیاید!
دیدگاه ها (۱)

تو همان اشک عاشقانه ای بودیکه در هوای هوای بی قراری های دلم ...

---------------خورشیداز تویا چشمانت از خورشیدالہـام ڪَرفتہ ب...

باید برایت لیلا میشدم؛شیرین میشدم؛شاید هم آیدا...اما نه!تو ن...

صدایت می زنمگوش بده قلبم صدایت می زندشب گرداگردم حصار کشیده ...

یک بار پرسیدی که چرا خود را دیوانه ی تو خطاب میکنم، آنگاه با...

صحنه,پارت یازدهم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط