پوراندخت
#پوراندخت
(به پارسی بوران، پوران) ملکهٔ ساسانی، دختر خسرو دوم (پادشاهی ۵۹۰/۵۹۱ تا ۶۲۸ پ. م) بود. سکههایی که از بوران برجای مانده، به سال اول، دوم و سوم پادشاهی وی تاریخ گذاری شدهاند. بوران در تاریخ ۱۷ ژوئن ۶۲۹ م. بر تخت سلطنت نشست و سلطنتش در ۱۶ ژوئن ۶۳۰ پ. م پایان یافت. به گزارش سبئوس، وی در بهار سال ۶۳۰ پ. م. پس از کشته شدن شهروراز رباینده تاج و تخت، بر تخت شاهی نشست؛ هر چند بوران، نه همسر شهروراز، بلکه گویا بیوه قباد دوم شیرویه/شیروی بوده است.
برخی از نویسندگان، دوره پادشاهی بوران را یک سال و چهار ماه و برخی دیگر، یک سال و شش ماه دانستهاند. سبئوس پادشاهی بوران را دو سال می داند. در حقیقت گویا در پائیز سال ۶۳۱ م. درگذشت.
به گزارش رویدادنامه سریانی بی نام و رویدادنامه سیرت، بوران را خفه کردهاند. رویدادنامه سیرت، پیروز فرمانده سپاه ایران را قاتل بوران خوانده است.[۱]
به گزارش طبری ملکه بوران، فسفرخ را که با دسیسهچینی شهروراز از پای درآورده بود، پایگاه وزارت به وزرگ فرمدار بخشید. بنا به گزارش دیگری، گمان بر این است که بوران ادارهٔ کارهای پادشاهی را به فرخ هرمزد، شاهزاده آذربایجان سپرده باشد. برجسته ترین رخداد دوره پادشاهی بوران، فرستادن سفیرانی به پیشوایی جاثلیق ایشوعیب سوم به همراه دیگر بزرگان کلبسای ایران به دربار امپراتور روم، هراکلیوس بوده است. این گروه نمایندگان بوران، برای پیمان آشتی بین ایران و روم فرستاده شده بودند. چنین پیداست که این جریان به بازپس فرستادن چلیپای مسیح به هراکلیوس انجامیده است. در حقیقت این قباد دوم بود که در سال ۶۲۹ پ. م. چلیپای مسیح را بازپس فرستاده بود.[۲]
(به پارسی بوران، پوران) ملکهٔ ساسانی، دختر خسرو دوم (پادشاهی ۵۹۰/۵۹۱ تا ۶۲۸ پ. م) بود. سکههایی که از بوران برجای مانده، به سال اول، دوم و سوم پادشاهی وی تاریخ گذاری شدهاند. بوران در تاریخ ۱۷ ژوئن ۶۲۹ م. بر تخت سلطنت نشست و سلطنتش در ۱۶ ژوئن ۶۳۰ پ. م پایان یافت. به گزارش سبئوس، وی در بهار سال ۶۳۰ پ. م. پس از کشته شدن شهروراز رباینده تاج و تخت، بر تخت شاهی نشست؛ هر چند بوران، نه همسر شهروراز، بلکه گویا بیوه قباد دوم شیرویه/شیروی بوده است.
برخی از نویسندگان، دوره پادشاهی بوران را یک سال و چهار ماه و برخی دیگر، یک سال و شش ماه دانستهاند. سبئوس پادشاهی بوران را دو سال می داند. در حقیقت گویا در پائیز سال ۶۳۱ م. درگذشت.
به گزارش رویدادنامه سریانی بی نام و رویدادنامه سیرت، بوران را خفه کردهاند. رویدادنامه سیرت، پیروز فرمانده سپاه ایران را قاتل بوران خوانده است.[۱]
به گزارش طبری ملکه بوران، فسفرخ را که با دسیسهچینی شهروراز از پای درآورده بود، پایگاه وزارت به وزرگ فرمدار بخشید. بنا به گزارش دیگری، گمان بر این است که بوران ادارهٔ کارهای پادشاهی را به فرخ هرمزد، شاهزاده آذربایجان سپرده باشد. برجسته ترین رخداد دوره پادشاهی بوران، فرستادن سفیرانی به پیشوایی جاثلیق ایشوعیب سوم به همراه دیگر بزرگان کلبسای ایران به دربار امپراتور روم، هراکلیوس بوده است. این گروه نمایندگان بوران، برای پیمان آشتی بین ایران و روم فرستاده شده بودند. چنین پیداست که این جریان به بازپس فرستادن چلیپای مسیح به هراکلیوس انجامیده است. در حقیقت این قباد دوم بود که در سال ۶۲۹ پ. م. چلیپای مسیح را بازپس فرستاده بود.[۲]
۲.۰k
۲۳ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.