عطر تنت روی پیراهنم مانده

عطر تنت روی پیراهنم مانده…

امروز بوییدمش عمیق عمیق!

وبا هر نفس بغضم را سنگین تر کردم!

وبه یاد اوردم که دیگر ؛تنت

سهم دیگریست …

وغمت سهم من!😔 😔

💞 سیاه پووووش 💞
دیدگاه ها (۲)

قاب عکسی کهنه ام درگنجه پیدا کن مرابر غبار صورتم دستی بکش‌؛ ...

انتخاب سختی بود..."تنهایی" ...وقتی من تو را...دوست داشتم و ....

پروانه...شبی سوخت... ولی من... همه شب میسوزم...بی جهت ...شهر...

گاهی باید بغضت را بخوری…… و اشکت را تف کنی ……که مبا دا دل کس...

Chapter: 1Rāz dar Rag-hāPart 30📍 ویو: الارسیدیم عمارت.ماشین ...

پارت سوم قصه بی نام و نشان

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط