هیچ جا خانه ی پدری نمی شود ...
جایی که بوی بچگی هایت را می دهد
از دربِ رنگ و رو رفته ی کهنه اش که وارد میشوی ، صدای خنده و بازی های بچگی ات را میشنوی ...
چشم هایت را میبندی و در خاطراتت جان میگیری ...
صدای کودکی را می شنوی که در گوشه های حیاط و پشت درختها قایم باشک می کند ،می خندد و با خنده اش شبیه بچگی هایت ذوق می کنی ...
مگر می شود چنین جایی بود و شاد نبود ؟!
مگر می شود عطر متفاوتِ غذای مادرت را استشمام کنی و خوشحال نباشی !؟اصلا مگر میشود کنار مادرت بنشینی ، چند استکان چایِ "اجباری اش" را بنوشی و احساس خوشبختی نکنی ؟!
بهترین گوشه ی دنیا خانه ایست که کودکی هایت میان گُل های باغچه اش نفس می کشد ...
بهترین کاخ دنیا را هم که برایت بسازند ؛
هیچ کجا خانه ی پدری ات نخواهد شد ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.