تمام تردید های من

تمام تردید های من
در دوستت دارم های تو
بی معنا شدند
هرگز تصور نمی کردم
که روزی اینچنین به دام عشق گرفتار شوم
و همچون کبوتری دلبریده از دنیا
در بند چشمانت اسیر شوم
هر روز که می گذرد
قلب کوچکم بیش از دیروز تو را می خواهد
آری
اکنون دیگر بدون عشق تو خواهم مرد
من بیمار عشق توام
و تنها طبیب من
دستان هستی بخش توست
پروانه ی خیالم
هر لحظه شمع چشمانت می جوید
ولی افسوس
که تلاشش بی حاصل است
دنیا را نمی خواهم
آسمان را نمی خواهم
جون تویی دنیای من
و آسمان همان چشمان توست
و حتی نفس هایت،نفس های من است
و اگر روزی دیگر بر نیایند
بی شک خواهم مرد
دیدگاه ها (۱)

.دلم می خواد مامان بشم! دلم می خواد احساس کنم یه موجود کوچول...

ب سلامتے روزے ڪتـــــــ❤ـــولبـاس عروسـ تنتـ باشہمــــــــــ...

عشقــــــــــم؟؟❤میخوام ازت تشکرکنمواسه اینکه اومدی پیشمباعث...

ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﺭﻭﺯﯼ ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﮔﺮﻓﺖ... ﭘﺸﯿﻤﺎﻥ ﻭ ﺑﺎ ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ...

موسیقی

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

رسم زندگی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط