پارت ۲۲

پارت ۲۲

ات: دارم میرم حموم
کوک: اوکی دیرنیایا
ات: باشه(رفت تو حموم)
(گوشی ات زنگ خورد چانا بود کوک گوشیو برداشت)
چانا: ات من ۱ ساعت دیگه میرسم پلاک چند بودین
کوک: سلام پلاک ۲۸
چانا: تو کی دیگه
کوک: دوست پسرش
چانا: دوست پسرش؟
کوک: آره (تلفنو قطع کرد)
(کوک رفت سمت حموم درو باز کرد)
ات: یااااا کوک درو ببندددددد
کوک: نمی خوام چقدرم که خوشگلی بیبی گرلم
ات: کوک لطفا برو بیرون
کوک: نمی خوام تو برا خودمی
ات: الان نه کوک لطفا
(کوک اومد جلو تر و ات رو بوس کرد و ات همراهیش کرد بعد ۳مین نفس کم آوردن)
ات: میشه حالا بری الان دوستم میاد
کوک: باشه دوست گفت ۱ ساعت دیگه میرسه
ات: ای وای برو بدو (کوک رفت بیرون و بعد ۵ مین ات اومد بیرون و مو هاشو خشک کرد)
کوک: ات دارن در میزنن
ات: برو درو باز کن من الان میام
کوک: باشه
کوک: سلام بفرمایید تو
چانا: سلام ممنون
ات: واییییییییییی سلام چانا
چانا: سلامممم(همو بغل کردن)
چانا: ....