پاستیلا دیشب قبل خواب نوشتم این قسمت رو ولی خسته بودم خوا

پاستیلا دیشب قبل خواب نوشتم این قسمت رو ولی خسته بودم خوابیدم 🥲🫧
.............................................................
عشق حقیقی قسمت ²⁵
چن روز گذشت جیسو مرخص شده بود پدربزرگ و مادربزرگ و همچنین مادر جیسو اسرار داشتن ک جیسو زودتر با جین ازدواج کنه ولی خود جین عقب مینداخت چون نمیدونست ک جیسو دوسش داره یا ن سوالات و ترس بدی وجود و مغز جین رو فرا گرفته بود جیسو لباسی ک آلیا از خونه براش آورده بود رو پوشید همین ک پوشید میخواست بره بیرون ولی یون‌ها نذاشت
" نونا ...!کجا میری دکتری ک سرپرستی تورو گرفته منم ¹ ساعت باید صبر کنی عمل دارم سریع میام "
جیسو کلافه شده بود از دست برادرش
" باشه حالا یادت نره ب طرف داروی بیهوشی ک بی حسی بزنی وگرنه همه من نیستن شکایت نکنن "
یون‌ها تایید کرد و رفت جیسو رفت پشت بوم بیمارستان تا هوا بخوره لبه پشت بوم نشست ک ی صدا اومد صدا نزدیک ب صدای جین بود پوفی کشید و جواب داد
" هوم چیه ؟ "
JIN :
"داری چی کار میکنی تو "
JISOO:
" اصلن ب اونی ک فکر میکنی فکر نمی‌کنم فقد خسته شدم اومدم هوا خوری "
JIN:
عاها باشه ... اون وقت من از کجا بدونم ب اون فکر نمی‌کنی؟[ نشستن کنار جیسو و تکون دادن خاک دست ، نگاه کردن ب جیسو ] "
JISOO:
" مگه اسکلم ؟هنوز کلی کار تموم نشده دارم هنوز کلی از پول بلک کارتم مونده مگه میتونم ب اون فکر کنم [ نگاه کردن ب جین ] "
JIN:
" هوم...راس میگی [ خندیدن و نگاه کردن ب آسمون ]
JISOO:
" ارع ... [ نگاه کردن ب آسمون ] "
JIN:
" یادته میخواستم ی چی بهت بگم ؟ "
JISOO:
" اوه ... ارع راس میگی چی بود بگو ...! "
JIN:
" اهل شروع های مسخره و با لکنت حرف زدن درباره چیزی نیستم و حوصله تفرعه رفتن حرفم رو ندارم "
JISOO:
" خوب خوبه مثه خودمی بگو "
JIN:
" دوست دارم "
JISOO:
" ها ؟ چی‌گفتی نشنیدم ؟ "
JIN :
"داری مسخره بازی درمیاری ؟"
JISOO:
" ن ...‌حواسم نبود "
JIN:
" بار آخر دارم تکرار میکنم [ از این ب بعد رو داد میزنه ] گفتم دوست دارم "
JISOO:
" هوم ... واقعن "‌
JIN :
"‌اوهوم ... "
JISOO:
" بیا اینجوری بگیم ک ب اندازه عمق دریاچه بایکال [ تیکه کلام دهکده ساحلی چاچاچا ] "
JISOO:
"‌وایسا [ گوشیش رو در میاره گوگل رو میاره و سرچ‌میزنه ] عمق دریاچه بایکال ... خب اینجا نوشته ک ... وای برگام ...! یعنی انقد دوسم داری ؟ "
JIN:
" اوهوم "
JISOO:
" خیلی خوبه ک ..! از کی دوسم داری ؟ "
JIN:
" از وقتی بچه بودی ... از وقتی ب عنوان منشیم بودی و تا این جا ک ب عنوان دختر عمومی تو چی ؟ "
JISOO:
" منم همین طور ولی بخش دوم و سوم حرفت برعکس‌ میشه "
JIN :
"خب پس‌تو چقد دوسم داری ؟"
JISOO:
" ب اندازه عمق دریاچه بایکال یا شاید هم بیشتر "
JIN:
" پوق ... پس‌من ب اندازه کهکشان و آسمون دوست دارم واسه من بیشتره "
JISOO:
" ن بابا "
JIN:
" اوهوم ... ارع بابا "
JISOO:
"باشه باشه [ خنده ] "
JIN:
" پس یعنی الان دوس پسر دوس دختریم؟"
JISOO:
"‌ فکر میکنم "
دیدگاه ها (۰)

،ناشناسا 🥲🫶🤍🫧¹. خب همون پروف قبلیه خوبه ؟². باشههههههه🙂🫶🤍³. ...

اسلاید ها : ¹.رنگ مو ی آلیا ².رنگ مو جیسو ⁴.لباس جیسو ⁵. مدل...

ی بار گفتی من ستارتم و تو ماه هستی🌙⭐️تازه معنی حرفت رو درک ک...

عشق حقیقی قسمت ²⁴جین داشت میرفت دکتر خبر کنه ک یون‌ها دستش ر...

@cilure

دوست دختر مافیا🍷P5, 6ات : چی بابا(بغض) یونگی: هوم فکر خوبیه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط