ولی راستش از وقتی ت برآورده نشدی

‏ولی راستش از وقتی تُ برآورده نشدی
دیگه آرزویی نکردم
دیدگاه ها (۱۹)

دستانش را باز کرد و مرا به آغوشی گرم دعوت کرد،هیچ چیز و هیچک...

پس چگونه دوریت را تاب بیاورم؟!

بی " تو " پاییز بی برگمدرخت عریانی در قاب بیکسیمنتظر فصل گمش...

وقتی بر آورده نشدی...دیگر آرزویی نکردم.

ارزویی رو براورده کرد تو سالی که فکر میکرد دیگه نمیتونه ادام...

وقتی از همه چی و همه کس دلت پره دگه ارزویی تو دلت نمیمونه #ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط