اهل گردم دل دیوانه اگر بگذارد

اهل گردم، دل دیوانه اگر بگذارد
نخورم مِی، غم جانانه اگر بگذارد

گوشه‌ای گیرم و فارغ ز شر و شور شَوم
حسرت گوشه‌ی میخانه اگر بگذارد

عهد کردم نشوم همدم پیمان‌شکنان
هوسِ گردش پیمانه اگر بگذارد

معتقد گردم و پابند و ز حیرت بِرَهم
حیرت اینهمه افسانه اگر بگذارد

شمع می‌خواست نسوزد کسی از آتش او
لیک پروانه‌ی دیوانه اگر بگذارد

دگر از اهل شدن کار تو بگذشت "عماد"!
چند گویی دل دیوانه اگر بگذارد...؟
#عماد_خراسانی

🌷 🌷 🌷
دیدگاه ها (۲)

گرچه ما با همه هستیم، کسی با ما نیست هیچ کس بیشتر از آینه ها...

پر از غرورم و زیبا ولی غم‌انگیزم درست مثل درختان فصل پاییزمم...

پاییز را دوست دارم !بویِ "مهر" می دهد ...شبیه دخترکِ شاعری س...

نشسته‌ام به تماشای چشم چون پری‌اتکه سهم من بشود یک نگاه سرسر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط