پر از غرورم و زیبا ولی غم انگیزم
پر از غرورم و زیبا ولی غمانگیزم
درست مثل درختان فصل پاییزم
میان پوستهای تنگ، گیر افتادم
طبیعی است اگر با خودم گلاویزم
به حکم دل همهی برگهای سبزم را
ورق ورق وسط این قمار میریزم
نسیم دست تکان میدهد و میگذرد
و من چگونه از این باغچه نپرهیزم
نگاه کن به همان شاخهام که آن بالاست
بعید نیست خودم را از آن بیاویزم...
سعید_حیدری_ساوجی
درست مثل درختان فصل پاییزم
میان پوستهای تنگ، گیر افتادم
طبیعی است اگر با خودم گلاویزم
به حکم دل همهی برگهای سبزم را
ورق ورق وسط این قمار میریزم
نسیم دست تکان میدهد و میگذرد
و من چگونه از این باغچه نپرهیزم
نگاه کن به همان شاخهام که آن بالاست
بعید نیست خودم را از آن بیاویزم...
سعید_حیدری_ساوجی
۲۸۴
۰۶ مهر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.