shadows murderer:قاتل سایه ها
shadows murderer:قاتل سایه ها
part:8
با شنیدن اسم مانوبان لوهان شوکه شد.
با تعجب به لیسا رو کرد و لب زد: مانوبان؟ (مکث میکنه) تو که لیسا مانوبان نیستی، هستی؟
لیسا: منو چطور میشناسی؟ (با تعجب)
لوهان: هـ...هیچی فراموشش کن
ماشین وایمیسته
_رسیدیم
"تهیونگ، جنی، لیسا و لوهان پیاده میشن"
×اومدید افسر کیم؟
جنی: چیشده؟
×جسد کاملا سوخته جوری که تشخیص هویتش خیلی سخته
جنی: نشونه ای پیدا کردید؟
×راستش یه چیزی هست...
×لطفا دنبالم بیاید
مامور پلیس رون پای جسد رو به جنی نشون میده.
×این علامت با چاقو کشیده شده
جنی: JK...لعنتی
لیسا با تعجب و چشمایی که از حدقه بیرون زده بود به صحنه جرم نگاه میکرد. ا...این امکان نداره، چطور ممکن بود دوباره همچین اتفاقی بیوفته؟ اول که داستان فاحشه حالا هم این قتل جدید.
لوهان: اتفاقی افتاده؟ بنظر میاد از چیزی تعجب کردید؟
لیسا: نـ...نه چیزی نیست (مضطرب)
جنی: جسد رو بفرستید کالبد شکافی تا هویتش مشخص بشه
×بله افسر
چند متر دور تر از صحنه جرم و پلیسا یه نفر از دور همه چیز رو با چشماش میبینه و زیر نظر داره.
جونگ کوک: خانم لیسا مانوبان
جونگ کوک: بزودی همو میبینیم
جنی، تهیونگ و لوهان به ایستگاه پلیس برمیگردن و لیسا به خونه.
"خونه لیسا"
لیسا: این امکان نداره
لیسا: یکی میخواد اذیتم کنه
با انگشت هاش شقیقه هاش رو ماساژ میده و سعی میکنه یه فکری بکنه.
لیسا: این تنها راهه واسه فهمیدنش
به سمت میز تحریرش میره و مثل همیشه شروع به نوشتن میکنه. اما این بار صرفا برای پایان به فکر و خیالات چرت و غیر ممکن توی سرش.
"ایستگاه پلیس دمون_ویو لوهان"
مشغول نگاه کردن به پرونده قتل کیم ماری (فاحشه) بود.
لوهان: فکر نمیکردم تا این حد پیش بری
لوهان: و خانم مانوبان...واقعا زن زیباییه
#فیک
#ایتزی #مامامو #بی_تی_اس #بلک_پینک #اکسو #ایستریکیدز #استرو #بی_تی_بی #اسمر_فود #بی_ال #مد_گل #مدگل #پریسا #سرنا #کیوت #جین #جیمین #تیهونگ #جونگ_کوک #نامجون #شوگا #رزی #لیسا #جنی #جیسو #چانویول #دی_و #موکبانگ #السا #انا #شاد #خنده #مستر #جهیزیه #عشق #استوری #عجیب #مانگا #تایپ #شخصیت #تایپ_شخصیت #ادمین #اکسپلور #دوربین_مخفی #روح #ارواح #خوشگل #پسر #کفش #مانتو #محدی_داب #ماکانبد #اینستا #ویترین #تلویزیون #علی_دایی #نیکا #سگ #گربه #کره #کره_جنوبی #کره_شمال
part:8
با شنیدن اسم مانوبان لوهان شوکه شد.
با تعجب به لیسا رو کرد و لب زد: مانوبان؟ (مکث میکنه) تو که لیسا مانوبان نیستی، هستی؟
لیسا: منو چطور میشناسی؟ (با تعجب)
لوهان: هـ...هیچی فراموشش کن
ماشین وایمیسته
_رسیدیم
"تهیونگ، جنی، لیسا و لوهان پیاده میشن"
×اومدید افسر کیم؟
جنی: چیشده؟
×جسد کاملا سوخته جوری که تشخیص هویتش خیلی سخته
جنی: نشونه ای پیدا کردید؟
×راستش یه چیزی هست...
×لطفا دنبالم بیاید
مامور پلیس رون پای جسد رو به جنی نشون میده.
×این علامت با چاقو کشیده شده
جنی: JK...لعنتی
لیسا با تعجب و چشمایی که از حدقه بیرون زده بود به صحنه جرم نگاه میکرد. ا...این امکان نداره، چطور ممکن بود دوباره همچین اتفاقی بیوفته؟ اول که داستان فاحشه حالا هم این قتل جدید.
لوهان: اتفاقی افتاده؟ بنظر میاد از چیزی تعجب کردید؟
لیسا: نـ...نه چیزی نیست (مضطرب)
جنی: جسد رو بفرستید کالبد شکافی تا هویتش مشخص بشه
×بله افسر
چند متر دور تر از صحنه جرم و پلیسا یه نفر از دور همه چیز رو با چشماش میبینه و زیر نظر داره.
جونگ کوک: خانم لیسا مانوبان
جونگ کوک: بزودی همو میبینیم
جنی، تهیونگ و لوهان به ایستگاه پلیس برمیگردن و لیسا به خونه.
"خونه لیسا"
لیسا: این امکان نداره
لیسا: یکی میخواد اذیتم کنه
با انگشت هاش شقیقه هاش رو ماساژ میده و سعی میکنه یه فکری بکنه.
لیسا: این تنها راهه واسه فهمیدنش
به سمت میز تحریرش میره و مثل همیشه شروع به نوشتن میکنه. اما این بار صرفا برای پایان به فکر و خیالات چرت و غیر ممکن توی سرش.
"ایستگاه پلیس دمون_ویو لوهان"
مشغول نگاه کردن به پرونده قتل کیم ماری (فاحشه) بود.
لوهان: فکر نمیکردم تا این حد پیش بری
لوهان: و خانم مانوبان...واقعا زن زیباییه
#فیک
#ایتزی #مامامو #بی_تی_اس #بلک_پینک #اکسو #ایستریکیدز #استرو #بی_تی_بی #اسمر_فود #بی_ال #مد_گل #مدگل #پریسا #سرنا #کیوت #جین #جیمین #تیهونگ #جونگ_کوک #نامجون #شوگا #رزی #لیسا #جنی #جیسو #چانویول #دی_و #موکبانگ #السا #انا #شاد #خنده #مستر #جهیزیه #عشق #استوری #عجیب #مانگا #تایپ #شخصیت #تایپ_شخصیت #ادمین #اکسپلور #دوربین_مخفی #روح #ارواح #خوشگل #پسر #کفش #مانتو #محدی_داب #ماکانبد #اینستا #ویترین #تلویزیون #علی_دایی #نیکا #سگ #گربه #کره #کره_جنوبی #کره_شمال
۶.۹k
۲۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.