چرا منو اوردی... پارت ۶
از افکارت بیرون بیا داره میاد سریع از افکارم اومدم بیرون وقتی چشمام باز کردم صورتش دیدم خیلی ترسیدم خیلی ترسناک بود _داشتی چیکار میکردی ها (با داد) اگه یکی از اینا از اینجا خارج بشه من تو رو میکشم پس مواظب هر حرکاتت باش چطوره که تنبیهت کنم (منحرف نشوید) +نه خواهش میکنم م..._ ساکت شو بیاید لباس تنش کنید دوتا دختر بودن که لباس باز پوشیده بودن با یه شنل (یکی از اون دختره ~ اون یکی ٪) ~بیا بیرون زود زود 😂سریع از اون اتاق دوییدم به بیرون اتاق نفسم سبک شد راحت شدم منو بردن توی یه اتاق خیلی سرد بود تختش قرمز بود تم اتاق قرمز بود چیزایی مثل مثلث تک چشم طلسم اینا چیزای شیطان پرستی بود به زور اون لباسارو و با یه شنل تنم کردن چشمم با پارچه بست + چیکار میکنید چرا چشمام بستید ولم کنید ٪ خفه شو فقط با ما بیا منو داشتن یه جایی میبردن وقتی رسیدیم چشمام باز کردن انداختنم توی دایره و یا عالمه آدم شنل پوش بود از ترس سرم پایین کردم _ به به چه قشنگ شدی باید دعا کنی....
شرط
لایک: ۲٠
کامنت: ۵
خواهشا نظر بدید😔😒
شرط
لایک: ۲٠
کامنت: ۵
خواهشا نظر بدید😔😒
۳.۵k
۰۲ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.