من عاشق شدم

من عاشق شدم
پارت(15)
☆☆☆☆☆☆☆☆☆
هه سو:من میرم
ته ها:کجا میری؟
هه سو میرم کافه(منظورش همون جاییه که توش کار میکنه)
ته ها:وایسا برسونمت
هه سو:نه لازم نیست خودم میرم
ته ها:نه من میخوام برسونمت
هه سو:اممم...باشه
(ته ها و هه سو سوار ماشین میشوند)
هه سو اینارو تو فکرش میگه:وای ته ها امروز چقدر خوشتیپ شدهههه
عطر هم زده
یعنی میخواد با کسی بره سرقرار؟؟
یا همینطوری عطر زده
نمیدونم ولی ایشالا که همینطوری عطر زده
واییی چرا دارم به این چیزا فکر میکنم اصلا
ته ها:خوب رسیدیم
هه سو:باشه من میرم
(ته ها دست هه سو را میگیرد و میکشدش تو ماشین)
ته ها:نمیخوای یه بوس بدی به ما
هه سو:ولم کن مرتیکه ی منحرف
ته ها لبخندی ریزی میزند و دست هه سو را ول میکند هه سو هم میرود
هه سو:سلام
خانم لونا:سلام
سولی:سلام هه سووووو
واییی اون پسره کی بود که باهاش اومدی
دوست پسرته؟؟
با کسی رفتی تو رابطه
هه سو:هی نههه من با اون پسر تصادفی آشنا شدم
سولی:خوب تو فیلما هم همیشه اول زوج ها باهم تصادفی آشنا میشن بعد این آشنایی تبدیل میشه به عشق
عررر اصلا از کجا میدونی که اون از تو خوشش نیومده؟؟
هه سو:خوب...هیشکی از من خوشش نمیاد دیگه چه برسه به این پسر
سولی:ولی حس میکنم خوشش اومده از تو
پس برا چی کشیدت تو ماشین
هه سو:بس کننن
هه سو اینارو تو فکرش میگه:حرفای سولی ذهن من رو درگیر کرد
یعنی اون واقعا خوشش میاد از من؟؟
...........
لایک یادتون نره💕✨