سلام من ات هستم سالمه من تو یه پرورشگاه بزرگ شدم و از
سلام من ا.ت هستم ۱۹ سالمه من تو یه پرورشگاه بزرگ شدم و از پرورشگاه فرار کردم و الان تو یه بار کار میکنم.
یه نگاه به ساعت کردم تقربیا ۹ بود بار انقدر شلوغ شده بود منو لیا (دوست ا.ت) دیگه نمیتونستیم کاری بکنیم ولی بایست پول نون و ابمون رو میگرفتیم داشتم ظرف هارو میشتم که یهو یک پسر خوشتیپ وارد بار شد اصلا چهرش معلوم نبود کله لباساش هم سیاه بود. یهو یه ظرف از دستم افتاد و شکست و همه بهم نگاه کردن
ا.ت. ببخشید الان جمعش میکنم.
و....ببخشید بچه ها شب یلدا خوش بگذره
یه نگاه به ساعت کردم تقربیا ۹ بود بار انقدر شلوغ شده بود منو لیا (دوست ا.ت) دیگه نمیتونستیم کاری بکنیم ولی بایست پول نون و ابمون رو میگرفتیم داشتم ظرف هارو میشتم که یهو یک پسر خوشتیپ وارد بار شد اصلا چهرش معلوم نبود کله لباساش هم سیاه بود. یهو یه ظرف از دستم افتاد و شکست و همه بهم نگاه کردن
ا.ت. ببخشید الان جمعش میکنم.
و....ببخشید بچه ها شب یلدا خوش بگذره
- ۱.۹k
- ۳۰ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط