ﻣﻦ ﻣﻴﺮﻭﻡ ......
ﺑﺎﻭﺭ ﻛﻦ ﻣﻴﺮﻭﻡ ....
ﺍﻣﺎ ...
ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﻱ ﺑﺠﻬﻨﻢ ﮔﻔﺘﻦ ﻫﺎﻳﺖ ﺗﻨﮓ ﻣﻴﺸﻮﺩ !!!!
دیدگاه ها (۶)

ﺑﺮﺍﯼ ﻗﺼﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺑﺎ"ﯾﮑﯽ ﺑﻮﺩ ﻭ ﯾﮑﯽ ﻧﺒﻮﺩ" ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﺸﻮﺩﭘﺎﯾﺎﻧﯽ ﺑﻬﺘﺮ ...

وقتی خیس از باران به خانه رسیدم...برادرم گفت: چرا چتری با خو...

ﺍﺯﺍﯾﻦ ﺗﮑﺮﺍﺭﺳﺎﻋﺘﻬﺎ...ﺍﺯﺍﯾﻦ ﺑﯿﻬﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﻬﺎ....ﺍﺯﺍﯾﻦ ﺑﯽ ﺗﺎﺏ ﻣﺎﻧﺪ...

به سلامتی همه مادران....هر کسی یه دعایی برا مادرش بکنه.

‍آقای آخوند قلابی وقتی شما آیات روشن قرآن رو صریحاً تکذیب می...

#سخن_خدا «١٥» ﺇِﻧَّﻤَﺂ ﺃَﻣْﻮَﺍﻟُﻜُﻢْ ﻭَﺃَﻭْﻟﺎَﺩُﻛُﻢْ ﻓِﺘْﻨَﺔ...

#سخن_خدا «٨» ﻳَﺂ ﺃَﻳُّﻬَﺎ ﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ ﺁﻣَﻨُﻮﺍْ ﺗُﻮﺑُﻮﺍْ ﺇِﻟَﻲ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط