وقتی خیس از باران به خانه رسیدم

وقتی خیس از باران به خانه رسیدم...

برادرم گفت: چرا چتری با خود نبردی..؟
خواهرم گفت: چرا تا بند آمدن باران صبر نکردی..؟
پدرم با عصبانیت گفت: تنها وقتی سرما خوردی متوجه خواهی شد...!
... ... .....
اما مادرم در حالی که موهای مرا خشک می کرد گفت...
باران احمق..!!

این است معنی "مادر
دیدگاه ها (۱۱)

وقتی فقیر باشی همه میگن:مردک مفت خور توی اینهمه سال هیچ غلطی...

ﺑﺮﺍﯼ ﺁﺩﻣﯽ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﻫﺮﮔﺰ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﻧﻴﺎﻳﺪ،ﺗﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﻴﺎﻳﺪ...

ﺑﺮﺍﯼ ﻗﺼﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺑﺎ"ﯾﮑﯽ ﺑﻮﺩ ﻭ ﯾﮑﯽ ﻧﺒﻮﺩ" ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﺸﻮﺩﭘﺎﯾﺎﻧﯽ ﺑﻬﺘﺮ ...

ﻣﻦ ﻣﻴﺮﻭﻡ ......ﺑﺎﻭﺭ ﻛﻦ ﻣﻴﺮﻭﻡ ....ﺍﻣﺎ ...ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﻱ ﺑﺠﻬﻨﻢ ﮔﻔﺘﻦ ...

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت ۶

در شهر شلوغ و سرد "بی‌رحمی"، مردی میانسال به نام "نوید" زندگ...

هنوز هیچی نشده شروع کردم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط