خانمی که به شوهرش شک داشت نصف شب بیدار شد گوشی شوهرش رو

خانمی که به شوهرش شک داشت، نصف شب بیدار شد. گوشی شوهرش رو برداشت و اسامی مخاطبینش را چک کرد؛

در میان اسامی مخاطبین به این اسامی بر خورد:
۱) دارنده آغوش نرم
۲) دارنده اشک لطیف
۳) سلطان رویاهام

شدیدا از این موضوع عصبانی شد؛
به شماره اول زنگ زد، مادر شوهرش جواب داد
به شماره دوم زنگ زد، خواهر شوهرش جواب داد
به شماره سوم زنگ زد، گوشی خودش زنگ خورد

از خدا طلب مغفرت کرد تا از گناهش بگذرد، چون به شوهرش شک کرده بود؛
تصمیم گرفت برای جبران، حقوق این ماه خود رو به شوهرش هدیه کند
مادرشوهر که موضوع رو شنید، یکی از النگوهاشو به پسرش هدیه کرد
خواهرشوهر هم با شنیدن خبر انگشتر خودشو به برادرش هدیه داد

شوهر هم هر سه هدیه رو گرفت و آنها رو به پول تبدیل کرد؛
و برای دوست دخترش که در مخاطبین تلفن "رضا جوشکار" ثبت شده بود، هدیه ای مناسب و در خور شان خرید 😂
دیدگاه ها (۹)

#معرفی_کتاب #پاییز_فصل_آخر_است 📚 می گویند از آدمیزاد هر چیز...

#معرفی_کتابزمان کمکی به فراموش کردن نمی‌کند، اما کمک می‌کند،...

مهم نیست چقدر تحصیل کرده ای ، چقدر استعداد داری، یا چقدر ثرو...

مرﺍﻗﺐ باشیم ...ﺻﺪﺍﯾﻤﺎﻥ ﻗﻠﺒﯽ ﺭﺍ ﻧﺸﮑﻨﺪ !ﻋﯿﺐ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺭا داد ﻧﺰﻥ !...

آغوش گرم پارت ۱:اون روز جیمین با شوگا دعواش شده بود برای همی...

#Our_life_again#ᏢᎪᎡͲ_²⁸یه سایه روی خودم حس کردم.....با حس خط...

#Our_life_again#ᏢᎪᎡͲ_²⁸یه سایه روی خودم حس کردم.....با حس خط...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط