سادیسمی
#سادیسمی
پارت 39 ( آخر )
جونگ..کوک..ک بیداری..؟
- منتظر بودی بخوابم ..( خمار)
من .. من فقط ..
ببخشید ...خیلی دردت اومد
- ارع ولی نمیتونم امروز و بیخیالت بشم ..
جونگ کوک خواهش میکنم امروز و نه
* جونگ کوک روی آت قرار گرفت و گفت..
- نمیشه دختر عمو جون ( خمار)
امروز قراره خیلی بهت سخت بگیرم ...
* جونگ کوک با کوبوندن لباش .. شب زیبایی رو هم برای آت و هم برای خودش ساخت...
راوی:
زندگی پر از سختیه ولی .. یه روز همه چی درست میشه ..
دختر داستانمون رو دیدن که ..
زندگیش پر از درد و رنج بود .. ولی آخرش همه چی درست شد ..
هیشکی زندگی راحتی نداره .. و همه یه جور .. دردی توی زندگیشون دارن .. پس هرکسی برای زندگی باید درد هایی و تحمل کنه .. تا بتونه به چیزی که بخواد برسه پس بیاین .. واسه هر چیزی زود تسلیم نشیم .. و تا آخرش .. ادامه بدیم ...
پایان 🫀
امیدوارم از این رمان خوشتون اومده باشه ...
و ازش لذت برده باشین ...
ܭیܩܢ
پارت 39 ( آخر )
جونگ..کوک..ک بیداری..؟
- منتظر بودی بخوابم ..( خمار)
من .. من فقط ..
ببخشید ...خیلی دردت اومد
- ارع ولی نمیتونم امروز و بیخیالت بشم ..
جونگ کوک خواهش میکنم امروز و نه
* جونگ کوک روی آت قرار گرفت و گفت..
- نمیشه دختر عمو جون ( خمار)
امروز قراره خیلی بهت سخت بگیرم ...
* جونگ کوک با کوبوندن لباش .. شب زیبایی رو هم برای آت و هم برای خودش ساخت...
راوی:
زندگی پر از سختیه ولی .. یه روز همه چی درست میشه ..
دختر داستانمون رو دیدن که ..
زندگیش پر از درد و رنج بود .. ولی آخرش همه چی درست شد ..
هیشکی زندگی راحتی نداره .. و همه یه جور .. دردی توی زندگیشون دارن .. پس هرکسی برای زندگی باید درد هایی و تحمل کنه .. تا بتونه به چیزی که بخواد برسه پس بیاین .. واسه هر چیزی زود تسلیم نشیم .. و تا آخرش .. ادامه بدیم ...
پایان 🫀
امیدوارم از این رمان خوشتون اومده باشه ...
و ازش لذت برده باشین ...
ܭیܩܢ
۱۰.۷k
۱۹ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.