آنقدر وسوسه دارم بنویسم که نگو

*آنقَدَر وسوسه دارم بنویسم که نگو...*
*تو کجایی پدرم...؟!*
*آنقَدَر حسرت دیدار تو دارم که نگو...*
*بسکه دلتنگ تو ام ،از سر شب تا حالا...*
*آنقَدَر بوسه به تصویر تو دادم که نگو...*
*جانِ من حرف بزن!*
*امر بفرما پدرم.*
*آنقَدَر گوش به فرمان تو هستم که نگو...*
*کوچه پس کوچه ی این شهر پر از تنهاییست*
*آنقَدَر بی تو در این شهر غریبم که نگو...*
*پدر ای یاد تو آرامش من...!*
*امشب از کوچه ی دلتنگیِ من میگُذری؟!*
*جانِ من زود بیا*
*بغلم کن پدرم...!*
*آنقَدَر حسرت آغوش تو دارم که نگو...*
*به خدا دلتنگم!*
*رو به رویم بِنِشینی کافیست*
*همه دنیا به کنار...*
*گرچه از دور ولی، من تو را میبوسم*
*آنقَدر خاک کف پای تو هستم که نگو. .. به سلامتی همه پدرها و شادی باباهای اسیر خاک.*
دیدگاه ها (۲۴)

اللهم صلی علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

غرق در نور شدم پا تا سرتا زنم دم ز علی بار دگرقلم وحی بگیرید...

می‌کنم با نام یزدان این سخن را ابتداآن که پیدا نیست او را اب...

دلت آبی تر از دریا رفیقمبه کامت شادی دنیا رفیقمالهی دائما چو...

⁨⁨⁨⁨حتما بخوانید👇🏼😭💔رخت عزایت را به تن کردم عزیزماصلا خودم ر...

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت ۷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط