طعم آب
طعم آب
PART12
زانو هام رو بغل گرفتم و زدم زیر گریه هی خودم رو سرزنش میکردم ک چرا من بهش گفتم عاشقشم.
از زبان کوک.
از خونش زدم بیرون و رفتم دیدن اون دختری ک منو مجبور کرد ک دل یک دختر بانمک و یک پا فرشته رو بشکونم همش خودم رو سرزنش میکردم اون الان داره چیکار میکنه یعنی خیلی دلش شکسته دلم میخواست برم بهش بگم ک تقصیر من نیست اون من رو تهدید کرده .
فلش بک (زمانی ک سوآ کوک رو تهدید میکنه.)
سوآ&کوک_
&سلام استاد جون
_سلام
&وا چرا انقد سرد
_خانم سوآ من کار دارم لطفا مزاحم نشید
&حتی اگه مسئله پنی باشه
_چی میخوای
&من از پنی اون دوستاش خوشم نمیاد و همیشه دوست دارم اونا عذاب بکشن و ب ط نیازه عزیزم.
_چرا من؟!
&چون میدونم پنی جون رو دوس داری
_چرت پرت نگو الان یکی میشنوه.
&مگه دوسش نداری(با صدای بلند تر)
_ دوسش دارم ب ط چ.
&من دوس ندارم ک دوسش داشته باشی.
آخه میدونی پدرم مدیر اینجاست و اصلا دوس نداره که معلم و دانش آموز عاشق هم بشن و چند تا استاد رو عوض کرده.
_برام مهم نیست
&باش. آها راستی میدونی پدرت هم گفته بود اگه از اینجا اخراج بشی دیگه پسرش نیستی ن؟
_ چی میخوای(با صدای بلند)
&برو پنی رو عاشق خودت کن و بیا منو ببوس و دلش میشکنه و میره دیگه هم نمیاد.
_دیوونه شدی من برم قلب کسی ک دیوونه وار دوسش دارم رو بشکونم.
&دوست داری پدرت دیگه اسمت رو نیاره
_باشه ببینم چی میشه.
&باشه نداریم باید بگی قبوله.
_قبوله راحت شدی!
&اهوم بای عزیزم.
PART12
زانو هام رو بغل گرفتم و زدم زیر گریه هی خودم رو سرزنش میکردم ک چرا من بهش گفتم عاشقشم.
از زبان کوک.
از خونش زدم بیرون و رفتم دیدن اون دختری ک منو مجبور کرد ک دل یک دختر بانمک و یک پا فرشته رو بشکونم همش خودم رو سرزنش میکردم اون الان داره چیکار میکنه یعنی خیلی دلش شکسته دلم میخواست برم بهش بگم ک تقصیر من نیست اون من رو تهدید کرده .
فلش بک (زمانی ک سوآ کوک رو تهدید میکنه.)
سوآ&کوک_
&سلام استاد جون
_سلام
&وا چرا انقد سرد
_خانم سوآ من کار دارم لطفا مزاحم نشید
&حتی اگه مسئله پنی باشه
_چی میخوای
&من از پنی اون دوستاش خوشم نمیاد و همیشه دوست دارم اونا عذاب بکشن و ب ط نیازه عزیزم.
_چرا من؟!
&چون میدونم پنی جون رو دوس داری
_چرت پرت نگو الان یکی میشنوه.
&مگه دوسش نداری(با صدای بلند تر)
_ دوسش دارم ب ط چ.
&من دوس ندارم ک دوسش داشته باشی.
آخه میدونی پدرم مدیر اینجاست و اصلا دوس نداره که معلم و دانش آموز عاشق هم بشن و چند تا استاد رو عوض کرده.
_برام مهم نیست
&باش. آها راستی میدونی پدرت هم گفته بود اگه از اینجا اخراج بشی دیگه پسرش نیستی ن؟
_ چی میخوای(با صدای بلند)
&برو پنی رو عاشق خودت کن و بیا منو ببوس و دلش میشکنه و میره دیگه هم نمیاد.
_دیوونه شدی من برم قلب کسی ک دیوونه وار دوسش دارم رو بشکونم.
&دوست داری پدرت دیگه اسمت رو نیاره
_باشه ببینم چی میشه.
&باشه نداریم باید بگی قبوله.
_قبوله راحت شدی!
&اهوم بای عزیزم.
۶.۸k
۰۷ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.