تنفری که تبدیل به عشق شد

(تنفری که تبدیل به عشق شد) 𝒑𝒂𝒓𝒕 : ۷۸

صبح /
ویو ا/ت : صبح از خاب بیدار شدم هوسوک کنارم خابیده بود بلند شدم رفتم دستشویی بعدشم رفتم حموم تا یه دوش بگیرم
........
بعد حموم/
از حموم اومدم بیرون و رفتم سراغ میز ارایشم که هوسوکم بیدار شد
هوسوک : کی بیدار شدی؟
ا/ت : عام یه ۱ ساعتیه
هوسوک : اهان
ا/ت : برو حموم بعدش میخایم بریم آرایشگاه
هوسوک : هعی باشه دیشب برات توت فرنگی خریدم خاب بودی
ا/ت : الان توت فرنگی نمیخام آلوچه میخام
هوسوک : آلوچهههههه صبحیه اصن صبونه خوردی؟
ا/ت : عاممم نه ولی حالم بد نمیشه
برو برام بگیر
هوسوک : تا صبونه نخوری خبری از آلوچه نیست من رفتم حموم
ا/ت : هوسوکککککک
هوسوک : اومدم بیرون صبونه خورده باشیا
ا/ت :هوفففف
ویو ا/ت : رو صندلیم نشستم موهامو شونه کردم و یه لباس ساده پوشیدم ارایش نکردم چون دیگه میرفتیم آرایشگاه
البته که خوشگلللل بودمممم(از ورلد واید هندساممون ارث برده😂😂)
رفتم پایین تا صبحونه بخورم و زنگ زدم جی وو
ا/ت : چطوری عروس خانم
جی وو : خوبم فدات شم
ا/ت : آرایشگاهی؟
جی وو : هنوز خونه شمام😂🤦🏻‍♀️
ا/ت : اشکال نداره میخایی بیام دنبالت باهم بریم آرایشگاه
جی وو: آره حتمن جینم میاد باهم همه بریم به میونگم بگو
ا/ت : چشم گلم تا نیم ساعت دیگه اونجام
ویو ا/ت : صبحونه رو خوردم و رفتم لب در کفشمو پوشیدم زنگ‌زدم میونگ‌ که گفت نزدیک اونجاس
پس منتظر هوسوک شدم
.......
ا/ت : هوففف....هوسوووووووووک نیومدییییی؟
هوسوک : اومدم اومدم....لباستو چرا نمیاری نمیخایی بپوشی
ا/ت : عه وا اصن یادم نبود ممنون بریم جی وو منتظر ماس
هوسوک : جی وو؟ ....پس داماد چه کارس ؟
ا/ت : بیا بریم دیگه میخایم باهم بریم
هوسوک : بریم
رسیدن/
هوسوک : خب بریم؟
میونگ : بریم
بعد آرایشگاه/
زنه : خب خوشگلای من اماده شدید
جی وو : ممنونم
زنه : خوشبت بشی
جی وو : بازم ممنونم
ویو ا/ت : همه مون اماده شدیم جی وو خیلی خوشگل شده بود و لحظه ای که برای همه ی عروس و دامادا زیباس باز اجرا شد
جین که جی وو رو دید بغلش کرد و سرشو بوسید و همه حرکت کردیم به سمت تالار
تالار/
رسیدیم همه اومده بودن بازم مث قبل تالار پرشده بود از مهمون و مامان و بابام.....
جی وو که اومد احساس افتخار داشتن حتا با اینکه جی وو بچشون نبود
عقد جاری شد و جی وو بله رو گفت
و یه بوسه.....