عشق بی پایان پارت24
عشق بی پایان پارت24
~کجا
_میخوام برگردم حس میکنم این کارم درست نیست
~به همین زودی
اون باز ازت استفاده میکنه
بزار بیاپ نازتو بکشه تو چیز کمی نیستی یه فرشه کوچولویی
لبخند خوشحالی زدم و باهاش رفتم پایین
~راستی امشب تولد سوفیه
امیدوارم جیمز یادش نباشه
*جیمز پیش بقیه دوستاش بود
(وای ینی باز رفته اونجااااا ای خدااا یه بلایی سرت بیارم فسقلی
اینجوری تموم نمیشه اشغال)
جیمز حرکت کرد سمت خونه مایکل و درست جلو عمارتش پارک کرد
نگهبانا جیمز رو راه دادن چون جیمز خیلی رفت و امد داشته به اون عمارت
وقتی وارد عمارت شد اولین چیزی ک باهاش مواجه شد میا بود
ولی اول حمله ور شد سمت مایکل و مشت پراز خشم و خالی کرد تو صورتش
ترسیده رفتم سمتش و با مشت زدم توی بازوش
+چیکار میکنی کوچولوو
از حرف زدنش معلوم بود مست بود
+چقد سکسی
_خفه شو اشغال نعشه
مایکل یکم جون داشت بلند شد و از پشت یه گلوله تو پاهای جیمز خالی کرد اما فقط یه خراش جزیی بود و زیاد سخت نبود
یا دیدن خون بی حرکت موندم و از روش رد شذم و رفتم سمتم مایکل
~کجا
_میخوام برگردم حس میکنم این کارم درست نیست
~به همین زودی
اون باز ازت استفاده میکنه
بزار بیاپ نازتو بکشه تو چیز کمی نیستی یه فرشه کوچولویی
لبخند خوشحالی زدم و باهاش رفتم پایین
~راستی امشب تولد سوفیه
امیدوارم جیمز یادش نباشه
*جیمز پیش بقیه دوستاش بود
(وای ینی باز رفته اونجااااا ای خدااا یه بلایی سرت بیارم فسقلی
اینجوری تموم نمیشه اشغال)
جیمز حرکت کرد سمت خونه مایکل و درست جلو عمارتش پارک کرد
نگهبانا جیمز رو راه دادن چون جیمز خیلی رفت و امد داشته به اون عمارت
وقتی وارد عمارت شد اولین چیزی ک باهاش مواجه شد میا بود
ولی اول حمله ور شد سمت مایکل و مشت پراز خشم و خالی کرد تو صورتش
ترسیده رفتم سمتش و با مشت زدم توی بازوش
+چیکار میکنی کوچولوو
از حرف زدنش معلوم بود مست بود
+چقد سکسی
_خفه شو اشغال نعشه
مایکل یکم جون داشت بلند شد و از پشت یه گلوله تو پاهای جیمز خالی کرد اما فقط یه خراش جزیی بود و زیاد سخت نبود
یا دیدن خون بی حرکت موندم و از روش رد شذم و رفتم سمتم مایکل
۴.۳k
۰۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.