شبتون رنگارنگ و پراز آرامش

شبتون رنگــــــارنگ و پــــــــراز آرامــــــــــــش★★♥★★
دیدگاه ها (۱۶)

ﯾﻪ همکلاسی داشتیم اﺳﻤﺶ ﺑﺎﻗﺮ ﺑﺎﻗﺮی ﺑﻮداستاد همیشه اول ﻓﺎمیلو ...

خانمه پشت فرمون بود چراغ سبز شد نرفت ، زرد شد نرفت ، قرمز شد...

روزی مردی رو به حکیمی کرد و گفت : ای حکیم چرا همسرم یک گل رز...

اتل متل یه مورچهقدم میزد تو کوچهاومد یه کفش ولگردپای اونو لگ...

خدایا چرا به او دادی و به من ندادی؟‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط