من تشنه ی دیدار تو هستم تو چه هستی

من تشنه ی دیدار تو هستم تو چه هستی
آیینه ی دیوار تو هستم  تو چه هستی
 
ای همهمه ی مبهم همراه درختان
چون باد هوا دار تو هستم تو چه هستی
 
عمریست من  گمشده  درخانه ی  تردید
دیوار به دیوار تو هستم تو چه هستی
 
ای  میوه ی ممنوعه  به هر طعم که باشی
چون شاخه نگهدار تو هستم تو چه هستی
 
در چاه حسد برده و  در مصر عزیزی
من نیز خریدار تو هستم تو چه هستی
 
هر جا بروم بیرق  دستان تو پیداست
یک شهر بدهکار تو هستم تو چه هستی
دیدگاه ها (۵)

NHبه جان هر چه شقایق که بی تو مردابمدر این حصار پر از غم نمی...

NHمن و دل آمده بودیم به مهمانی توهر دو لبریز غزل غرق گل افشا...

من قانعم شبانه به خوابی ببینمتاما فقط بیا که حسابی ببینمتحسر...

گرچه تمام بودنم گمشده در نبودنت غرق محال می شوم ، خام دوباره...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط