می روم وز سر حسرت به فقا می نگرم
می روم وز سر حسرت به فقا می نگرم
خبر از پای ندارم که زمین می سپرم
می روم بی دل و بی یار و یقین می دانم
که من بی دل و بی یار نه مرد سفرم
سعدی
خبر از پای ندارم که زمین می سپرم
می روم بی دل و بی یار و یقین می دانم
که من بی دل و بی یار نه مرد سفرم
سعدی
۵۱۳
۲۲ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.