تا علی ماهش به سوی قبر برد

تـا عـلــی ماهَـش بـه ســوی قبـــر بُرد
مـاه، رخ از شــرم، پـشـت ابـــــر بُرد

آرزوهــا را عـلــی در خــــاک کـــرد
خـاک هــم گـویی گــریبـان چاک کرد

زد صــدا: ای خــاک، جـانـانــم بگیــر
تــن نـمـانــده هیـچ از او، جـانـــم بگیر

نــاگــهـان بـر یــاری دســــت خــــــدا
دسـتــی آمـد، همچو دست مصـطـفــی

گـوهــرش را از صــدف، دریا گرفت
احـمــــد از دامـاد خـود، زهــرا گرفت

گـفـتـش ای تـاج ســر خیــل رُسُــــــــل
وی بَــر تـــو خُــرد، یکسر جزء و کل

از مــن ایــن آزرده جـانـــت را بـگـیـر
بـازگــردانــدم، امـانــت را بـگیــــــــــر

بــار دیــگر، هـدیـه ی داور بـگـیــــــــر
کــوثـــرت از سـاقــــی کـوثــــــــر بگیر

مــی کِـشــد خجلــت عـلــی از محضـرت
یــاس دادی، می دهد نیلوفــرت
دیدگاه ها (۴)

سلام غریب زهرا.... مولای جمعه های انتطارسلام مهربانم.....آقا...

آقای من!این جمعه‏ ها، با گریه‏ هایم آشنایند، امّا با آمدنت غ...

احساس میکنم که نباشی بهارنیستشعری میان دفتر این روزگار نیست ...

پس مزن یار مسیحا دل بیمار مراآنقدر گریه کنم تا بخری بار مرا ...

عاشقانه های شبنم

.با نیت ذکر یا زهرا بگذاریدتـا عـلــی ماهَـش بـه ســوی قبـــ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط