.
.
در آسمان اگرچه که سو سو نمیــزند
چشمت ستاره است، ببین! مو نمیزند
اما ستاره قلب کسی را نبرده است
اما ستاره عــــــطر به گیسو نمیزند
تو یک پری که عصر میان حیاطشان ...
. نه نه! پری که دست به جارو نمی زند
حتی پری شبیه تو خوش خنده نیست، نه
لبــخند های نـاز تــــو را ،او نمی زند
زیبا کسی که شکل تو باشد به موی خود
با قصـــد غیر قتل که شب بو نمی زند
پس هی نگو که جرات عشق مرا نداشت
آدم به مرده تهمـــــت ترسو نمی یزند
آن هم چه مرده ای، که تنش تکه پاره است
این چشم زخم کیست که چاقو نمــــیزند؟! .
با این همه دلم به جز آن روی ماه تو
این جا به هیچ روی دگر رو نمیزند
من بندگی عشق تو را میکنم هنــــوز
شیطان نگاه توست ، که زانو نمــــیزند
در آسمان اگرچه که سو سو نمیــزند
چشمت ستاره است، ببین! مو نمیزند
اما ستاره قلب کسی را نبرده است
اما ستاره عــــــطر به گیسو نمیزند
تو یک پری که عصر میان حیاطشان ...
. نه نه! پری که دست به جارو نمی زند
حتی پری شبیه تو خوش خنده نیست، نه
لبــخند های نـاز تــــو را ،او نمی زند
زیبا کسی که شکل تو باشد به موی خود
با قصـــد غیر قتل که شب بو نمی زند
پس هی نگو که جرات عشق مرا نداشت
آدم به مرده تهمـــــت ترسو نمی یزند
آن هم چه مرده ای، که تنش تکه پاره است
این چشم زخم کیست که چاقو نمــــیزند؟! .
با این همه دلم به جز آن روی ماه تو
این جا به هیچ روی دگر رو نمیزند
من بندگی عشق تو را میکنم هنــــوز
شیطان نگاه توست ، که زانو نمــــیزند
۱.۷k
۰۲ مرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.