شیشه خون
#شیشهخون
pاخر
کوک:الو سلام داداش
تهیونگ:داداشو مرض مرتیکه اشغال (ای خدا تهیونگ اروم باش عوا)
کوک:چیشدهههع
تهیونگ:رفتی با آیو ازدواج کنی هاااا(داد)
کوک:برادر زن بخدا...
تهیونگ:برادر زنو مرض کوفت
کوک:بزار بگم بابا منو آیو یه موزیک ودیو گرفتیم سر همونه حتما
تهیونگ:هان
جیسو:آهان
جیمین:چیشددددد؟
بورام:ب فاخ رفتین کی میخواد ب ا.ت بفهمونه
تهیونگ:کوک هرجا هستی برو پیش ا.ت خیلی حالش بده پسر
کوک:چییی باشه باشه
جواب بده دیگه ا.تتت
ویو ا.ت:انقد حالم بد بود گوشیمو گزاشتم رو سایلنت ساعت یک شب بود و همش گوشیم ویبره میخورد اهمیتی نمی آدمو به راهم ادامه دادم تا چشمام تاریک شد نفهمیدم کجام ولی فهمیدم یکه مت کشید تو بغلش و بهم میگفت ا.ت ا.ت بیدارشو
ویو کوک :کل شهر سئولو گزشتم پیداش نبود ک نبود فقط رود هان مونده بود (فک کنم اسمش همین بود)رفتم ب طرف اون رود و دیدم ا.ت داره میوفته سری پیاده شدمو ب طرفش دوییدم و گرفتمش و یهو بیهوش شد هرچی صداش زدم جواب نداد خودمم از صبح هیچی نخورده بودم سرم گیج میرفت ولی با همون حال بغلش کردمو تا بیمارستان دوییدم و تا ب بیمارستان رسیدم با صدا زدن ا.ت و پرستار بیهوش شدم
پرستار:جناب جناب
سوهو:ابنا دوباره اومدن ...
pاخر
کوک:الو سلام داداش
تهیونگ:داداشو مرض مرتیکه اشغال (ای خدا تهیونگ اروم باش عوا)
کوک:چیشدهههع
تهیونگ:رفتی با آیو ازدواج کنی هاااا(داد)
کوک:برادر زن بخدا...
تهیونگ:برادر زنو مرض کوفت
کوک:بزار بگم بابا منو آیو یه موزیک ودیو گرفتیم سر همونه حتما
تهیونگ:هان
جیسو:آهان
جیمین:چیشددددد؟
بورام:ب فاخ رفتین کی میخواد ب ا.ت بفهمونه
تهیونگ:کوک هرجا هستی برو پیش ا.ت خیلی حالش بده پسر
کوک:چییی باشه باشه
جواب بده دیگه ا.تتت
ویو ا.ت:انقد حالم بد بود گوشیمو گزاشتم رو سایلنت ساعت یک شب بود و همش گوشیم ویبره میخورد اهمیتی نمی آدمو به راهم ادامه دادم تا چشمام تاریک شد نفهمیدم کجام ولی فهمیدم یکه مت کشید تو بغلش و بهم میگفت ا.ت ا.ت بیدارشو
ویو کوک :کل شهر سئولو گزشتم پیداش نبود ک نبود فقط رود هان مونده بود (فک کنم اسمش همین بود)رفتم ب طرف اون رود و دیدم ا.ت داره میوفته سری پیاده شدمو ب طرفش دوییدم و گرفتمش و یهو بیهوش شد هرچی صداش زدم جواب نداد خودمم از صبح هیچی نخورده بودم سرم گیج میرفت ولی با همون حال بغلش کردمو تا بیمارستان دوییدم و تا ب بیمارستان رسیدم با صدا زدن ا.ت و پرستار بیهوش شدم
پرستار:جناب جناب
سوهو:ابنا دوباره اومدن ...
۳.۶k
۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.