DARKLIKEBLACK

#DARK_LIKE_BLACK
part 2
رکیتا:
مارنی بعد از این حرف بلند شد و رفت قرار شد اول اون اودیشن بده
دختر خیلی سردیه و بعضی وقتا فکر میکنم که اون از سنگ و یخ درست شده
کاملا برعکس منه من یه دختر شر و شیطون بودم همیشه آرزوم بود جای مارنی باشم یه مدل خوشگل اما توی تست مدلینگ فقط مارنی قبول شد و الان یه مدل خیلی معروفه
به محض اینکه صدای مارنی پیچید تو گوشم همه افکارم بهم ریخت
وایی خدا صداش محشر بود مثل چهرش
دوباره استرس تمام بدنم رو در بر گرفت و سرم با افکاری مثل اگه اون انتخاب بشه و من نشم چی
اگه دوباره مثل تست مدلینگم بشه چی
تو افکارم غرق بودم که یهو با برخورد دیت سردی روی شونم به خودم اومدم
مارنی آروم گفت: نوبت توعه...مطمئنم که قبول میشی
مارنی:
میشد استرس رو توی چهرش دید حتی وقتی که رفت و میخواست میکروفن رو بگیره از شدت استرس میکروفن از دستش افتاد و با نا امیدی به من نگاه کرد
اما وقتی که بهش چشمک زدم یه برق خاصی رو توی چشماش دیدم
شروع کرد به خوندن
با شنیدن صداش به قبول شدنمون حتم پیدا کردم
مارنی :
بعد از اینکه اودیشن رکیتا تموم شد ، امد پیش من و بهم گفت
+ فک کنم این دفعه هم فقط تو قبول میشی
- نه رکیتا توداری اشتباه میکنی مطمعنم این دفعه هردمون قبول میشیم
+ خیلی دلم میخواست اینجوری میشد ولی بعید میدونم
- به من اعتماد کن هردمون قبول میشیم.
+امیدوارم همین طور باشه
رکیتا :
وقت این شده بود که نتیجه رو بهمون بگن ، خیلی استرس دارم دستام مثل همیشه از استرس میلرزید ، مارنی متوجه همین شد و دستم رو محکم توی دستش گرفت.
از اینکه یه دوستی مثل مارنی دارم خیلی خوشحالم اون برای من که هیچوقت خواهر نداشتم مثل خواهر بزرگتر بود.


خوبه؟
درس اول😐 ⁦☝ ️⁩نظر شما نشانه شخصیتتان است
نظرات خیلی مهمه حتما نظر بدین
دیدگاه ها (۸۹)

اسم=سو سورنقد:173سن:23شیپ: جیهوپموقعیت:مدل کمپانی _منجیر گرو...

#DARK_LIKE_BLACKpart3مارنی:متوجه استرس و لرزش دستاش شدم و دس...

#DARK_LIKE_BLACKpart 1مارنی:_رکیتا...رکیتا پاشو دیرمون شدباز...

چو میاشیپ جینقد ۱۷۱سن ۲۲موقعیت: ووکالیست ، دنسریه دختر شیطون...

آخه راپونزل ؟؟؟؟؟

پارت 1

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط