اصلا به تو نمیآید مرگ

اصلاً به تو نمی‌آید مرگ
لابد رفته‌ای از خاکریز دشمن
لودر بیاوری یا آن‌قدر ذکر گفته‌ای
که با نخ تسبیحت به ابرها رسیده‌ای
و جهان در تعلیق می‌شمرد
ردیف منظم دندان‌هات و
سربازان صف‌کشیده در مرز
با سرانگشتت اشاره به ماه می‌کردی
و راه نشانمان می‌دادی
ای درخت کهن‌سال در دریا
ای سیمرغ زخمی در البرزکوه
ای آرش که تیر جانت حوالی بغداد...
حرف بزن
برای آنها
که روزۀ سکوت گرفته‌اند
چیزی بگو
بگو که در لشکر ۴۱ ثارالله
برادران سیه چردۀ من
چه کردند با دشمن
ای تو که با نفست
خاورمیانه از کما برگشت
حرف بزن
و تاریخ انقضای مرگ را اعلام کن

#حاج سلیمانی برای بار دیگر وقتش نرسیده ...
دیدگاه ها (۴)

سردار خونین‌بال، سنگر را به ما بسپارآمادۀ جنگیم، محور را به ...

این تویی ای کم گرفته بیش رابیش و کم بگذار و بستان خویش راتو ...

حاج قاسم با ما بگو راز این لبخندیکه جهان را هیچ می داندو دجا...

او تولـد یافت جانبازی ڪنددر ڪشور ایران سرافرازی ڪنداوتولد یا...

پیر مردی تمام عمرش را بین بازاروکوچه سر می کردهرکسی بار در د...

#پیرمرد ی تمام عمرش را بین #بازار و #کوچه سر می کردهرکسی بار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط