پارت سی ام رد پا

بعد ی مدت که موفق به بازسازی سلاح عجیب اسلیترین شده بودم..
اما: دراکو!
دراکو: بله
اما: یادته وقتی برای پیدا کردن سلاح اسلیترین به زمان سفر کردیم و ی شخص ناشناس ازمون درخاست کمک کرد؟
دراکو: اره
اما: و ما برای اینکه ولدمورت حمله کرده بود
و وقت نداشتیم کمکش نکردیم؟
دراکو: خب الان میگی بریم کمکش دیگه
اما: اره
دراکو: من با رفتن داخل اون تونل عجیب و غریب تا دوهفته حالت تهوع داشتم و مدام دکتر بودم و الان ازم میخوای دوباره این اشتباهو تکرار کنم؟
اما: یعنی میگی من تنها برم؟
دراکو:*سرشو میخارونه*
اما: میایی یا نه؟
دراکو: باشههه
اما: مرسی
افکار دراکو: اول میخواستم باهاش نرم ولی اگه اون تنها لره و بلایی سرش بیاد من تا اخر عمرم عذاب وجدان دارم ولی اگه حتا باهم بمیربم بهتره.


وارد چاله زمانی شدیم و پسری با موهایی.....
دیدگاه ها (۱)

کمی سم ببینید

پارت سی و یکم. رد پا

بچها

بچها پروف عوض شده

سایه های سبز

شوهر دو روزه. پارت۶۱

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط