خون اشام کیوت پارت ۱۴

خیلی کیوت شده بود
خندم گرفته بود ولی جدی شدم.
دیدم جیا با سرعت جت اومد سمتمون
جیا: واییی یعنی دهنت سرویس نفسم بند اومد.
لینا: میخواستی دنبالم نیای خوووو
از زبان راوی:
لینا برای جیا ادا در اورد و جیا عصبانی شد..درحدی که از سرش بخار میومد بیرون.
جیا: پدصگ دارم برات. خواست لینا رو بگیره
جیمین: هی هی بسه دیگه تمومش کنید.
لینا و جیا هر دوشون ساکت شدن.
لینا: امممم جیمین
جیمین: بله
لینا: م.میشه تورو ومپایر کیوت صدات بزنم؟؟
جیمین: چی؟؟؟؟
جیمین: باشه🗿
لینا: یسسس
لینا: ومپایر کیوتتت*_*
جیمین: ای خدا🗿
که...
۱۵ تا لایک
ببخشید کم نوشتم
دیدگاه ها (۰)

دوستان فیک اعضا رو اذیت نمیکنه

خون اشام کیوت پارت ۱۵

عیدتون مبارکککک❤❤❤❤❤❤

خون اشام کیوت پارت ۱۳

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط