خون اشام کیوت پارت ۱۵

جیا: ومپایر کیوت(اداشو در اورد)
لینا: ایش..بزنم صدا مرغ بدی
جیا: گگگگگ
جیمین: خدایا بحث های شما دوتا هیچوقت تموم نمیشه😐
لینا و جیا: معذرت موخام•-•
جیمین: باشه بخشیدمتون..*وییی چه قدر بامزن*(توی ذهنش)
(پرش زمانی به ۲ ظهر)
لینا: ومپایررررر کیوتتتتتتت
جیمین: ای دردددد بله
لینا: گشنمه
جیمین: خو چیکار کنم
لینا: غذا درست میکولی؟🥺•-•
جیمین: هعیی باش
لینا: هورااااااا
جیمین رفت غذا درست کنه و بعد ۳۰ دقیقه غذا رو اورد
جیمین: بفرما
لینا: اخجون...جیا بیا غذا بخور
جیا: اومدممم
لینا و جیا روی صندلی نشستن که جیمین توی لیوان برای خودش یه چیز که رنگش قرمز بود ریخت.
جیا: اون خونه؟
جیمین: اره..اگه خون نخورم ممکنه کنترلم رو از دست بدم
لینا و جیا: اها
که....
ایندفعه شرط نداره ولی اگه حمایت شه فردا شب میزارم
دیدگاه ها (۹)

خون اشام کیوت پارت ۱۶

خون اشام کیوت پارت ۱۷

دوستان فیک اعضا رو اذیت نمیکنه

خون اشام کیوت پارت ۱۴

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط