پارت مینسونگ

پارت ۴ مینسونگ
لینو به هان حس داشت اما نمی تونست اونو بروز بده یا به هان بگه هان هم همینطور
امروز هان از سر کار برگشت و خیلی خسته بود اتما لینو زودتر از جیسونگ اومده بود خونه
هان رفت توی حموم و یه حموم ۱۵ مینی رفت
وقتیب که اومد بیرون و داشت خودضو بلا حوله خهشک میبکرد لیبنو زیر چشمی هانو نگاه کرد اما چیزی بهش نگفت تا اینکه جیسونگ رفت توی اتاق و حوله رو دراورد هیچی تنش نبود و داشت توی کشو دنبال لباس می گشت
لینو بدون در زدن وارد شد اما هان متوجه حضور لینو نشد
لینو سریع هان رو کشید سمت خودش و پرتش کرد رو تخت
لبش رو لب هان محکم فشار داد و در همون حال لباسشو دراورد و بدنشو فیکس بدن هان کرد و اروم دستشو با حالت مالکیت انداخت دور کمر هان و با اونیکی دستش پای هان رو انداخت دور کمر خودش (منی که بایسامو زیر سوال بردم😐😐😐😐😐)
بعد سی مین از هم جدا شدن
لینو: آححححییی دوستت دارم بوی فرند
هان: منم ددی
پایان اگر دوست داشتید لایک کنید
دیدگاه ها (۲)

یه چیزیو بگم چون اولین درخواستی بود که وشتم برای همین فکر نم...

پارت دوموقتی دوست دخترشیچون که هیونجین حرف هایی رو که به جین...

پارت ۳ مینسونگ(یک سال بعد)قراردادشون با خوابگاه تموم شده بود...

پارت ۲ مینسونگاما بعد یک ماه متوجه شد اون تخت برای کسی به اس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط