عشق چیز خوبیه پارت

عشق چیز خوبیه پارت ۱
ات :صبح از خواب بلند شدم دوباره یه روز بد دیگه نمیتونم یک دقیقه هم عذاب وجدان نداشته باشم همش به پدر و مادرم فکر میکنم
برای اینکه از این حال در بیارم رفتم حموم و بعد از حموم روتین پوستی انجام دادم
بعد از چند دقیقه لینو زنگ زد
لینو : سلاممم ات خوبی دلم برات تنگ شده
ات : خوبم مرسی ( با بقض )
لینو : مطمعنی حالت خوبه میتونی درد و دل کنی
ات : راستش حالم خوب نیست همش تو فکر و پدر و مادرمم
لینو : ات عذاب وجدان نداشته باش تقصیر تو نبود فقط تقدیر بود حالا هم انقدر غصه نخور بیا بریم بیرون
ات: باشه ولی کجا ؟
لینو : بریم شهربازی
ات : مگه بچه اییم
لینو : چه ربطی داره ما حق نداریم حالمون خوب باشه چرا حق داریم پس بریم شهر بازی
ات : باشه یک ساعت دیگه کارام تموم میشه
لینو : باشه خدافظ
ات : خدافظ
بعد از صحبتم با لینو تند تند رفتم حاضر شدم حموم رفته بودم برای همین رفتم لباسم رو انتخاب کردم ارایش کردم ولباسم رو پوشیدم بعد از یک ساعت زنگ زدم به لینو
ات: من حاضرم
لینو باشه داریم میایم
ادامه دارد 💕
دیدگاه ها (۰)

عشق چیز خوبیه پارت ۲ رفتم دم در لینو اومد لایا هم همراهش بود...

عشق چیز خوبیه پارت سه دستو و پاهام بسته شده بودن نمیتونستم ک...

فیک : عاشقی چیز خوبیه شخصیت ها ات : دختری بسیار زیبا و مهربو...

دلقکای واقعی ماییم 😂😂سوال پست : حالت خوبه ؟

دیدار اول ..

عشق چیز خوبیه پارت ۷ که یهو جونگکوک اومد توی اتاق هی نزدیک و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط