اینجا به دل سپردن من گیر داده اند
اینجا به دل سپردن من گیر داده اند
مشتی اجل به بردن من گیر داده اند
اینجا همیشه آب تکان می خورد از آب
اما به آب خوردن من گیر داده اند
مانند شمع در غم تو آب می شوم
مردم به فرم مردن من گیر داده اند
چشم انتظار دست تو اصلا نمی شوم
وقتی به شال گردن من گیر داده اند
در شهر، حس و حال برادر کشی پُر است
گرگان به جامه ی تن من گیر داده اند
دامن زدم به خون که بدست آورم تو را
این دست ها به دامن من گیر داده اند
گر پا دهد برای تو سر نیز می دهم
اینجا به دل سپردن من گیر داده اند
#فرامرز_عرب_عامری
مشتی اجل به بردن من گیر داده اند
اینجا همیشه آب تکان می خورد از آب
اما به آب خوردن من گیر داده اند
مانند شمع در غم تو آب می شوم
مردم به فرم مردن من گیر داده اند
چشم انتظار دست تو اصلا نمی شوم
وقتی به شال گردن من گیر داده اند
در شهر، حس و حال برادر کشی پُر است
گرگان به جامه ی تن من گیر داده اند
دامن زدم به خون که بدست آورم تو را
این دست ها به دامن من گیر داده اند
گر پا دهد برای تو سر نیز می دهم
اینجا به دل سپردن من گیر داده اند
#فرامرز_عرب_عامری
۲.۲k
۲۹ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.