هنوز آنقدر عاشقی

هنوز آنقدر عاشقی
که حتی
وقتی به من فکر می کنی
شعرهایت
بوی مرا می گیرند...

پس بگذار معشوقه ات بمانم ؛
شب ها
به دفترت بیایم و شاعرت کنم
و روزها
درتب و تاب آشپزخانه ام
تَه بگیرم ...

من به همین هم راضی ام
که بگذاری
در خانه ی کوچک شعرهایت
" خانومی" کنم ...
دیدگاه ها (۵)

بی تو جای خالی ات انکار می خواهد فقطزندگی لبخند معنا دار می ...

اینجا به دل سپردن من گیر داده اندمشتی اجل به بردن من گیر داد...

هنوز همبعد از سالها زیر این سقف کوتاهِ سنگی منتظرم تا بیایی ...

گریه زبانِ دوم من است !گاه گاهی تکلّم می کنمبا لهجه ی بارانی...

قهوه های جاویدان ☕ قسمت ۷ / صفحه پنجم :ذوق و شوق تمام وجودم ...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط