سناریو ٫٫ در خواستی ٫٫
سناریو ٫٫ در خواستی ٫٫
مثلا دارین فیلم میبینن یهو صهنه دار میشه
اونام تحریک میشن
نامجون: عامم..
ات: چیه
نامجون: چیزه..میشه بریم باهم...
ات: باشه فهمیدم منظورتو
نامجون: مرسی عشقم حالا بیا اینجا ( و...)
جین: خب نظرت چیه امشبو در اختیار منه ولد واید هندسام باشی ؟
ات: ...
جین: سکوت علامت رضاست
شوگا: خب بدون حرف میری تو اتاق
ات: آخه...
شوگا: گفتم بدون حرف
جی هوپ: ( ایشون انقد بچه خوبی هس که از این فیلما نمیبینه...و الانم دارید تو بغل هم خوابید🙃)
جیمین: بنظرت امشب یه موچی کوچولو تو دلت بکارم ؟
ات: این الان یه درخواست بود ؟؟
جیمین: نه یه دستور بود...زود تند سریع تو اتاق
تهیونگ: خوب به اینجاهاش نگا کن
ات: چرا ؟
تهیونگ: چون قراره امشب از تک تکشون امتحان بدی
کوک: بیب؟
ات: من میرم اشپزخونه رو تمیز کنم
کوک: کجا فرار میکنی ؟
ات: هیچجا
کوک: خوبه چون قراره امشبو تا صب زیرم...
...
دوستان منظور کوک این بود که تا صب باهم نماز بخونن
( اره جون عمم 😂🤰)
مثلا دارین فیلم میبینن یهو صهنه دار میشه
اونام تحریک میشن
نامجون: عامم..
ات: چیه
نامجون: چیزه..میشه بریم باهم...
ات: باشه فهمیدم منظورتو
نامجون: مرسی عشقم حالا بیا اینجا ( و...)
جین: خب نظرت چیه امشبو در اختیار منه ولد واید هندسام باشی ؟
ات: ...
جین: سکوت علامت رضاست
شوگا: خب بدون حرف میری تو اتاق
ات: آخه...
شوگا: گفتم بدون حرف
جی هوپ: ( ایشون انقد بچه خوبی هس که از این فیلما نمیبینه...و الانم دارید تو بغل هم خوابید🙃)
جیمین: بنظرت امشب یه موچی کوچولو تو دلت بکارم ؟
ات: این الان یه درخواست بود ؟؟
جیمین: نه یه دستور بود...زود تند سریع تو اتاق
تهیونگ: خوب به اینجاهاش نگا کن
ات: چرا ؟
تهیونگ: چون قراره امشب از تک تکشون امتحان بدی
کوک: بیب؟
ات: من میرم اشپزخونه رو تمیز کنم
کوک: کجا فرار میکنی ؟
ات: هیچجا
کوک: خوبه چون قراره امشبو تا صب زیرم...
...
دوستان منظور کوک این بود که تا صب باهم نماز بخونن
( اره جون عمم 😂🤰)
۴.۵k
۰۴ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.