پارت(۲۷)

.....ات.......
اگه بوگوم خواست کاری کنه یونا پیشمه
صدای کلید در میاد
ات:برای نقشه اماده شین
یونا خودشو قایم میکنه و بوگوم روبروی من وایمیسه
.........کوک.......
از در که وارد شدم دیدم یکی داره اتو با اشتیاق و محکم میبوسه و اتم راحت همراهی میکنه،ات دستشو دور کمراون حرومزاده پیچیده،این کیه؟
......ات.......
اَخ حالم داره بهم میخوره چقد چندشه
بوگوم:لذت میبری عزیزم؟؟؟؟
.....کوک......
این بوگومه
ات:آآره اصلا عالی
کوک:اینجا چه خبره؟(با داد)
ات:عه اومدی
کوک:میگم چه خبره؟چرا این حرومزاده تو خونمونه؟
ات:نه عزیزم اینجا خونه منه،شما امشب میری خونه خودت(منظورش خونه دخترس)
کوک:چی میگین؟ات چرا باهاش همراهی میکنی؟
ات:مشکلیه؟شما که میخوای بری بفاkش بدی
کوک:چیی؟کی رو؟؟؟؟؟
ات:،همون دختری که امروز صب باهاشتو کافه نشسته بودی رو
کوک:تعقیبم کردی؟
ات:نه اتفاقی دیدیم
کوک:اصلا قضیه اینجوری نیست
ات:بگو ببینم
کوک:من داشتم برای سورپرایز تولدت برنامه میچیدم
ات:آها اونم تو خونه یه دختر
کوک:اونن اون خواهرم بود
یونا از تو کمد در میاد
یونا:چیی؟(خندش میگیره)
ات:اگه راست میگی الان بهس زنگ بزن بگو بیاد
کوک زنگ میزنه
کوک:سلام سولمی
سولمی:سلام اسکل
کوک:میتونی بیای خونم؟
سولمی:چرا بیام خونتون؟؟؟
کوک:حالا تو بیا
بعد ۱۰ دقیقه سولمی میاد
سولمی:باورم نمیشه چند ساعت پیش دیدمت،انگار یه سال گذشته
کوک:منم همینطور
و همو بغل میکنن
یونا(درگوش ات):فک کنم راست بگه ها!چون باهیچ کس اینجوری رفتار نمیکنه
ات:سلام
سولمی:معرفی نکردی؟
کوک:دوست دخترم ات هستن ایشون هم دوستشون یونا هستن
ات:ازکجا فهمیدی؟؟؟؟؟؟
کوک:فقط حدس زدم(چشمک میزنه)
سولمی:و ایشون؟؟
دیدگاه ها (۰)

حق باشد

#اصکی_اجباری سلام آرمی‌های عزیز میخواستم بهتون بگم‌آرمی نیست...

پارت(۲۶)

پارت(۲۵)

هنرمند کوچولوی من

هنرمند کوچولوی من

هنرمن کوچولوی من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط